از هوش هيجاني چه خبر؟!

هوش هیجانی یا EQ توانایی استفاده از احساسات و استفاده از آن‌ها برای بهتر کردن زندگی است. مدیریت احساسات به ما امکان می‌دهد سطح استرس را مدیریت کرده و با افراد دیگر ارتباط موثری برقرارکنیم، دو مهارتی که زندگی ما را از نظر شخصی و شغلی ارتقا می‌بخشد.

از هوش هيجاني چه خبر؟!


هوش هیجانی یا EQ توانایی استفاده از احساسات و استفاده از آن‌ها برای بهتر کردن زندگی است. مدیریت احساسات به ما امکان می‌دهد سطح استرس را مدیریت کرده و با افراد دیگر ارتباط موثری برقرارکنیم، دو مهارتی که زندگی ما را از نظر شخصی و شغلی ارتقا می‌بخشد. برخلاف ضریب هوشی که در طول زندگی ثابت می‌ماند، با گذشت زمان می‌توان EQ را توسعه داده و اصلاح کرد:
توجه به احساسات: در طول روز، به واکنش‌های عاطفی خود در برابر وقایع توجه داشته باشید؛ آسان است که احساسات خود درباره آن‌چه در طول روز تجربه می‌کنید نادیده بگیرید.اما صرف وقت برای تأیید احساس خود در مورد تجربیات برای بهبود EQ ضروری است. اگر احساسات خود را نادیده بگیرید، اطلاعات مهمی را که تأثیر زیادی در ذهنیت و نحوه رفتار شما دارند، از دست می‌دهید. شروع کنید به احساسات خود نسبت به تجربیات مختلف بیشتر توجه کنید.
- شروع كنيد به تمرین نام بردن از احساسات مختلف در برابر تجربیات مختلف مانند غم، خجالت، شادی، رضایت یا ... توجه به این احساسات باعث افزایش EQ می‌شود.
- عادت کنید که هر روز در ساعت‌های خاص به احساسات خود توجه کنید. اولین احساس شما هنگام بیدار شدن چیست؟ یا آخرین بار قبل از خواب؟
به بدن خود توجه کنید: به‌جای نادیده گرفتن واکنش‌های فیزیکی احساسات خود، شروع كنيد به گوش دادن به آن‌ها. ذهن و بدن ما از هم جدا نیستند. هردو کاملاً روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. شما می‌توانید با یادگیری نحوه توجه به واکنش‌های فیزیکی که نسبت به احساسات مختلف دارید، EQ خود را افزایش دهید:
- ممکن است استرس مانند سنگینی در شکم، سینه، قفسه سینه یا سریع شدن تنفس احساس شود.
- غم‌واندوه ممکن است مانند احساس سنگینی و بی‌حسی بدن بعد از بیدارشدن باشد.
- شادی، لذت یا عصبی بودن ممکن است مانند احساساتی در شکم، تپش سریع قلب یا افزایش انرژی باشد.
نحوه ارتباط احساسات و رفتار خود را مشاهده کنید: وقتی احساسات شدیدی حس می‌کنید، چه واکنشی نشان می‌دهید؟ به‌جای این‌که بدون هیچ تأملی واکنش نشان دهید، لحظه‌ای تامل کنید و ببینید چه واکنش‌هایی می‌تواند مفید باشد. هرچه بیشتر بفهمید انگیزه‌های رفتاری شما چیست، EQ شما بالاتر خواهد بود و شما قادر خواهید بود از آن‌چه می‌دانید برای تغییر رفتار خود در آینده استفاده کنید:
- احساس خجالت یا ناامنی باعث می‌شود از گفتگو کنار رفته و ارتباط خود را قطع کنید.
- احساس عصبانیت باعث می‌شود صدای خود را بالا ببرید یا با عصبانیت دور شوید.
- احساس خستگی مفرط ممکن است باعث وحشت شود و دیگر کاری را که می‌خواهید انجام ندهید یا گریه کنید.
از قضاوت درباره احساسات خود خودداری کنید: تمام احساساتی که دارید معتبر هستند، حتی احساسات منفی. اگر احساسات خود را قضاوت کنید، توانایی شما را در احساس کامل مهار کرده و استفاده مثبت از احساسات را دشوارتر می‌کند. به این روش فکر کنید: هر احساسی که دارید یک اطلاعات جدید مفید است که به چیزی که در دنیای شما اتفاق می‌افتد، مرتبط است. بدون دانستن این اطلاعات، شما نخواهید دانست که در برابر اتفاقات مختلف چه واکنشی مفید است. به همین دلیل است که توانایی کنترل احساسات نوعی هوش محسوب می‌شود.
- در ابتدا دشوار است، اما تمرین کنید احساسات منفی‌ را به آن‌چه اتفاق می‌افتد متصل کنید.
-احساسات مثبت را نیز کاملا تجربه کنید. شادی یا رضایت خود را به آن‌چه در اطراف شما اتفاق می‌افتد وصل کنید، بنابراین می‌توانید یاد بگیرید که چگونه آن‌ها را بیشتر احساس کنید.
تصمیم بگیرید که چگونه رفتار کنید: شما نمی‌توانید به احساساتی که دارید کمک کنید، اما می‌توانید تصمیم بگیرید که چگونه می‌خواهید به آن‌ها واکنش نشان دهید. اگر مشکلی با کنترل عصبانیت دارید، به این فکر کنید که ترجیح می‌دهید چه واکنشی نشان دهید. به‌جای این‌که اجازه دهید احساسات شما را تحت فشار قراردهند، تصمیم بگیرید که دفعه بعد احساسات شما چگونه تقویت می‌شود.