نشست زمین؛ خطر خاموشی که جدی گرفته نمی‌شود

پدیده فرونشست در طی سال‌های اخیر به دلایل مختلف از جمله رشد بی رویه جمعیت، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی در کنار عوامل دیگر سبب بروز مشکلات و معضلات فراوانی شده و موجب واردشدن خسارت‌هایی به ساختمان‌های مسکونی، جاده‌ها، خطوط انتقال نیرو و... گردیده است.در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، مشهد، کرمان، هرسال شاهد وقوع چندین فرونشست در نقاط حساس هستیم که در برخی موارد خسارت‌بار بوده‎اند. قرار گرفتن ایران در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا و خشکسالی‌های اخیر روند بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی راتسریع کرده و تقریبا اغلب دشت‌های کشور در معرض تخلیه تمام حجم سفره‌ها و نشست ناحیه‌ای زمین هستند.

پدیده فرونشست در طی سال‌های اخیر به دلایل مختلف از جمله رشد بی رویه جمعیت، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی در کنار عوامل دیگر سبب بروز مشکلات و معضلات فراوانی شده و موجب واردشدن خسارت‌هایی به ساختمان‌های مسکونی، جاده‌ها، خطوط انتقال نیرو و... گردیده است.در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور مانند تهران، مشهد، کرمان، هرسال شاهد وقوع چندین فرونشست در نقاط حساس هستیم که در برخی موارد خسارت‌بار بوده‎اند. قرار گرفتن ایران در کمربند خشک و نیمه خشک دنیا و خشکسالی‌های اخیر روند بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی راتسریع کرده و تقریبا اغلب دشت‌های کشور در معرض تخلیه تمام حجم سفره‌ها و نشست ناحیه‌ای زمین هستند.
آمار مسئولان كشور از 600 هزار چاه در كشور خبر می‌دهد كه نیمی از این تعداد غیرمجاز است؛ برداشت آب از چاه غیرمجاز و حتی مجاز با توجه به خشكسالی در قسمت‌های ایران مركزی باعث فرونشست و از بین‌رفتن آب‌های زیرزمینی و مواد اولیه خاك می‌شود. 
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در این مورد می‌گوید:«تخریب و نابودی تدریجی منابع آب زیرزمینی یکی از پدیده‌های کُندرو و خطرناک برای ایران است. تحولات آب زیرزمینی کُند رو و نامشهود است. 
آب زیرزمینی در لایه‌های عمیق زمین از چشم ما آدمیان پنهان است و نابودیش را نمی‌بینیم حال آن‌که در آب‌های سطحی به‌سرعت می‌بینیم؛ برای مثال آب زاینده‌رود خشک شد یا مخزن پشت سد لار و لتیان تهران خالی است. تغییرات آب‌های سطحی را به چشم می‌بینیم و خطرات کمبودشان را درک می‌کنیم، اما خالی شدن سفره‌های آب زیرزمینی را نمی‌بینیم و درست عین لایه‌های زمین که به آرامی به سمت زلزله‌ای مهیب حرکت می‌کنند و صدای‌شان را تا لحظه وحشتناک و دیرهنگام زلزله نمی‌شنویم، صدای سفره‌های آب در حال نابودی را نیز نمی‌شنویم.»
این سخنان دردمندانه را جدی بگیریم که امسال خشکسالی ما را کمی هشیار کرد و دیدیم که رودخانه‌ها خشکیدند و مخزن سدها پر نشدند؛ اما نمی‌بینیم که زیرِزمین چه خبر است. آب‌ها را به مدد پمپ‌ها از زمین بیرون می‌کشیم، زمین می‌خشکد، صدای ناله‌اش را نمی‌شنویم؛ اما مادر زمین پرحوصله و صبور است، اندک اندک می‌خشکد و کمرش می‌شکند، تاب نمی‌آورد و فرومی‌نشیند، و درست زمانی صدایش را می‌شنویم که زیر پای‌مان خالی می‌شود. زمین می‌خشکد و بیابان می‌شود، ریزگرد 
به پا می‌خیزد و همه سال‌های سکوت زمین را به رخ‌مان می‌کشد، انتقام می‌گیرد.چشمه‌های زمین که بخشکد، چشم‌های ما را هم خواهد خشکاند. تصور نکنیم چند بارش بهار امسال برای درمان زخمی که طی چند دهه 
بر پیکر آبخوان‌ها و منابع آب زیرزمینی این کشور وارد کرده‌ایم مرهمی است. تخریب منابع آب زیرزمینی درست عین سرطان – با همه وحشتی که بر جانمان می‌ریزد – عین زلزله‌ای خاموش و عین هر فاجعه کندرو دیگری، زیر پای ما را خالی می‌کند. این تخریب کندرو منابع آب زیرزمینی، اگر کاری نکنیم، خیلی تند ما را در خود خواهد بلعید. چشم‌ها را از ابرهای آسمان به لایه‌های زیرین زمین بدوزیم. فاجعه از جایی می‌آید که اصلا نمی‌بینیم.