داشتن مراوده و معامله با اولویت منافع ملی

باید اذعان داشت که در جهان امروز بحث منافع ملی کشورها در اولویت سیاست ها و تصمیمات و اقدامات دولت هاست و دیگر اتحادهایی با منافع یک سویه معنا و مفهومی ندارد و هرگونه مراوده میان کشورها باید براساس سودی دوجانبه باشد.البته ممکن است این سود دوطرفه به نفع یکی از طرف ها سنگینی کند اما قطعاً بدون منفعت نمی باشد.

داشتن مراوده و معامله با اولویت منافع ملی

 

باید اذعان داشت که در جهان امروز بحث منافع ملی کشورها در اولویت سیاست ها و تصمیمات و اقدامات دولت هاست و دیگر اتحادهایی با منافع یک سویه معنا و مفهومی ندارد و هرگونه مراوده میان کشورها باید براساس سودی دوجانبه باشد.البته ممکن است این سود دوطرفه به نفع یکی از طرف ها سنگینی کند اما قطعاً بدون منفعت نمی باشد.
درهمین زمینه پس از اعزام کاروان سوخت 6 میلیون لیتری سوخت از ایران به لبنان حواشی بسیاری برای کشور به وجود آمده است. مسائلی که ریشه در تبلیغات رسانه های خارجی داشته و برخی برداشت های سنتی موجب بروز ابهاماتی گردیده که لازم است درمورد آن توضیحاتی داد.
اینکه ایران و لبنان و به طور خاص حزب الله روابطی عمیق و استراتژیک دارند،موضوعی است عیان و نیازی به توضیح بیشتر ندارد.
رابطه میان ایران و حزب الله تاکنون وجهه ای امنیتی و نظامی داشته و بیشتر مراودات در این حوزه دسته بندی می شود. اما امروز شاهد یک حرکت اقتصادی میان طرفین هستیم. هر دوطرف تحت تحریم هستند و رابطه اقتصادی میانشان می تواند راهی برای عبور از موانع موجود باشد.
فرض بر این است که یک مراوده اقتصادی معمول میان ایران و لبنان صورت گرفته و ایران توانسته سوخت خود را از طریق دریا به سوریه و سپس از طریق زمینی به لبنان منتقل کند و سود اقتصادی از این مبادله برای کشورمان حاصل گردد. حال اگر توافقات دیگری میان طرفین صورت گرفته،اطلاعی در دست نیست.
نکته دیگر اینکه ما می توانیم مدل صادرات سوخت را در حوزه های دیگر همچون صادرات مواد خوراکی، اقلام درمانی و بهداشتی،
ماشین آلات عمرانی و صنعتی و... را در لبنان اجرایی کنیم و این مدل را با تعریف یک ساختار اقتصادی و محاسبه درآمد و هزینه آن برای دیگر کشورها نیز در نظر بگیریم.
این مدل معادله با لبنان در قالب دیپلماسی اقتصادی صورت گرفته میان دو جریان همراه و همگرا بوده و ما می توانیم این مدل را حتی با کشورهایی که با آنها روابط عادی داریم و حتی آنها که با ما زاویه چندانی ندارند محقق سازیم. لازمه آن مراوده و مذاکره فعال اقتصادی با این کشورهاست.براین امر واقفیم که تحریم ها دست ما را بسته و انگیزه بسیاری از کشورها را برای مراوده با ایران کمرنگ ساخته است. اما در همین شرایط نیز می توان مراوداتی هماهنگ و توافقاتی در حوزه اقتصاد داخلی با کشورهای همسایه و دیگران داشته باشیم.
مراد از این مباحث تاکید جدی بر ضرورت دیپلماسی اقتصادی است که می تواند به واسطه فعالان اقتصادی و افراد و شرکت هایی که
 رابطه ای نزدیک با طرفین دارند فراهم گردد و زمینه را برای بهبود روابط سیاسی و پیمان های منطقه ای را نیز آماده سازد. باید منافع ملی را الگویی برای هرگونه نگاه و عمل در حوزه میدان و دیپلماسی قرار دهیم. اگر این چنین شود هرگونه تضاد و تعارض و ابهام در جریان روابط با همسایگان ازبین خواهد رفت و اما و اگری باقی نمی ماند.