نگاه به شرق و حل مناقشات با غرب

سیاست و نگاه استراتژیک ایران تا پیش از انقلاب سال۵۷ متمرکز به غرب و همکاری با آمریکا بود و این نگرش با وقوع انقلاب و شکل گیری جمهوری اسلامی با وقایعی که رخ داد،تغییرکرد. بروز اختلافات میان طرفین باعث شد تا روابط روبه سردی بگذارد و به کلی قطع شود و دیگر کشورها نیز با مماشات و محدودیت با ایران ارتباط داشته باشند. همین مسئله زمینه گرایش و نگاه ایران به سمت شرق را بیشتر تقویت کرد.

نگاه به شرق و حل مناقشات با غرب

 

سیاست و نگاه استراتژیک ایران تا پیش از انقلاب سال57 متمرکز به غرب و همکاری با آمریکا بود و این نگرش با وقوع انقلاب و شکل گیری جمهوری اسلامی با وقایعی که رخ داد،تغییرکرد. بروز اختلافات میان طرفین باعث شد تا روابط روبه سردی بگذارد و به کلی قطع شود و دیگر کشورها نیز با مماشات و محدودیت با ایران ارتباط داشته باشند. همین مسئله زمینه گرایش و نگاه ایران به سمت شرق را بیشتر تقویت کرد.
اگرچه ملاک سیاست خارجی جمهوری اسلامی برپایه سه اصل "عزت،حکمت،مصلحت" بناشده،اما داشتن روابط عمیق تر با کشورها و قدرت های جهانی امری طبیعی است. به همین منظور می بینیم که ایران در نهایت باموافقت اعضای دائم سازمان همکاری شانگهای به عضویت اصلی این نهاد درآمد و گام دیگری به سمت جریان قدرت سازی در شرق برداشت.
شاید به زعم برخی اینطور برداشت شود که گرایش به شرق نمی تواند زمینه ساز رشد و توسعه در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و صنعتی باشد،چرا که انباشت تمام این مسائل و یا به قولی سرچشمه قدرت از سمت غرب جوشان است. این گزاره امری صحیح است و آمار و ارقام در حوزه اقتصادی و پیشرفت ها در زمینه امور سیاسی و مدنی و توسعه صنعتی بیانگر سنگینی کفه ترازو به سمت غرب است.
اما نکته اصلی اینجاست که جریان قدرت ساز در شرق در مسیر توسعه و قدرت سازی قرار گرفته و درحال تغییر توازن در پاره ای از موضوعات همچون اقتصاد و موازنه قدرت سیاسی است. ضمن اینکه برای کشوری همچون ایران که چه از سوی همسایگان و چه از سوی غرب تحت فشار و بعضاً انزوا قرار گرفته،بهترین گزینه افزایش و گسترش ریشه های خود در بسترهایی است که موجب قدرت و ثروت سازی
می شوند. وقتی این ریشه ها توانست مستحکم و عمق دار شوند آن وقت هراسی از باد و طوفان غربی نیست و عملاً وقتی جای پای کشورمان محکم شود،شدت حملات نرم و سخت از سوی دشمنان کاهش خواهد یافت چراکه افزایش قدرت ایران هزینه مهاجمین را افزایش خواهد داد.
دراین وضعیت است که فرصت برای گفتگوهای سازنده و برابر فراهم
می شود. وقتی اقتصاد ما در بستر دیگری به جز وابستگی های سنتی به غرب، تقویت شود و بتوانیم منابع ارز آوری خود را متعدد سازیم دیگر به خاطر آزادسازی "پول خودمان" مجبور به مذاکره و دادن امتیاز در قالب مذاکرات "برد-برد" نخواهیم بود. لذا می توانیم به روش های معقول تری اختلافات خود با غرب را کاهش دهیم و زمینه تعاملات سازنده برپایه منافع ملی را محقق سازیم.
البته تحقق این امور بر روی کاغذ آسان است،اما غیرممکن نیست. کافی است کمی در مورد وضعیت و جایگاه کشورمان در عرصه بین المللی و حوزه داخلی تامل و عقلانیت بیشتری به خرج دهیم. اولین قدم در این مسیر مانع زدایی های داخلی است که بعضاً به دلایل سیاسی و جناحی و نادیده گرفتن منافع ملی،کشور را در سنگلاخ هایی کشانده که نه می توان درآن باقی ماند و نه به راحتی از آن خارج شد. اما به هرحال اگر قصد ورود به فضای همکاری جمعی بین المللی را داریم باید قواعد این بازی را رعایت کنیم.درغیر این صورت بهتر است بی جهت امید به خودمان ندهیم و همان روش های سنتی قبل را ادامه دهیم!.