جان هایی که فدای نان می شود

خبر خودسوزی همسر یک کارگر شهرداری دهدشت (کهگیلویه و بویراحمد) بسیار غم انگیز بود. همسری که به سبب نداری و خجالت از فرزندانش که نمی توانست در آستانه سال تحصیلی جدید برای آنها لوازم التحریر تهیه کند، اقدام به خودسوزی نمود و از دنیا رفت.
به گفته این کارگر شهرداری بیش از پنج ماه است که حقوقی دریافت نکرده است و جلوی خانواده خود شرمسار بوده و همین مسئله باعث شد تا برسر تهیه لوازم التحریر برای فرزندان میان آنها بحث و دعوا شکل گیرد و همسرش تصمیمی اشتباه بگیرد و زندگی خود و فرزندان و شوهرش را تلخ تر از قبل نماید.
این کارگر شهرداری گفته تنها او نیست که چند ماه است حقوقش را دریافت نکرده،بلکه بیش از دویست نفر از همکارانش نیز همچون او دچار این عارضه
 و تنگدستی شده اند به گونه ای که برخی از آنها کارت یارانه خود را نزد
 نانوایی ها گرو می گذارند تا نان بگیرند!
ازسوی دیگر شهردار دهدشت بیان داشته که این مشکل به سبب بلاتکلیفی شورای شهر دهدشت و برگزار نشدن کمیسیون ها و بدهکاری تقریباً
30 میلیاردی نهادهای دولتی و سازمانها به این مرکز، از مهمترین دلایل این مساله بوده و مشکلات شورای شهر همچنان ادامه دارد.
این مسئله تنها مشتی نمونه خروار و در شهرستانی کوچک است، که فاجعه رخ داده در آن به چشم دیده می شود و چه بسیارند کسانی که در سراسرکشور ودر شهرهای بزرگ دچار این مشکلات و حوادث می شوند و کسی از حالشان خبردار نمی شود، و صرفاً به سبب ناهماهنگی ها و بی تفاوتی ها در
 مدیریت های خرد و کلان زندگیشان طعمه آتش می شود و می سوزد و خاکستر
 می گردد.