ابهامات دربازگشت ایرانیان خارج از کشور

چند مدتی است که مسئولان مختلف درمورد بازگشت ایرانیان خارج کشور به ویژه نخبگان، به ایران صحبت می کنند و این موضوع را مسئله ای عادی مطرح می کنند و بعضاً با تحریک احساسات ملی گرایانه درصدد جلب توجه ایرانیان خارج نشین هستند.

ابهامات دربازگشت ایرانیان خارج از کشور

 

چند مدتی است که مسئولان مختلف درمورد بازگشت ایرانیان خارج کشور به ویژه نخبگان، به ایران صحبت می کنند و این موضوع را مسئله ای عادی مطرح می کنند و بعضاً با تحریک احساسات ملی گرایانه درصدد جلب توجه ایرانیان خارج نشین هستند.
صد البته که بازگشت حتی یک ایرانی به وطن،سرمایه ای غیرقابل وصف است.چرا که حضور هریک از هموطنان خارج نشین به کشور می تواند گام مثبتی برای آینده و افزایش سرعت توسعه در حوزه های مختلف باشد.
اما این اصرار مسئولان برای بازگشت نیازمند پیش زمینه و زیرساخت هایی به لحاظ قانونی، سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،علمی،
آموزشی و بسیاری از موارد دیگر می باشد.فرض را براین بگیریم که یک ایرانی دوتابعیتی قصد بازگشت به ایران را داشته باشد،آیا شرایط به لحاظ قانونی برای زندگی عادی وی در جامعه ما فراهم است؟
یا درنمونه ای بارز بسیاری از ایرانیانی که در زمان انقلاب از کشور خارج شدند بارها از عطش بازگشت خود خبرداده اند،اما بلاتکلیفی پرونده های قضایی که برای آنها تشکیل شده و یا احتمال بازداشت و ارجاع به دادگاه به محض ورود، آنها را می ترساند. چرا که امروز در سن و سالی هستند که دیگر توانی برای دغدغه های این چنینی ندارند.
نکته بعدی اینکه اگر ما اصرار به بازگشت نخبگان به کشور داریم،آیا به این سئوال پاسخ داده ایم که در صورت بازگشت آنها قراراست چطور و چگونه و کجا از آنها و توان علمیشان استفاده کرد.
این نکته را حتی برخی نخبگان ایرانی که از قضا در موسسات و نهادهای طراز اول علمی حضور دارند مطرح کرده اند که بازگشت آنها به ایران مصادف با بی کاری آنها خواهد شد.چرا که نه امکانات و نه تکنولوژی کافی برای ارائه خدمات از سوی آنها در کشورمان وجود ندارد.
همچنین برخی هموطنان خارج نشین ما در تجارت و بازرگانی های جهانی فعالیت دارند، به فرض اینکه از آنها برای بازگشت دعوت کنیم؛ آیا زیرساخت های اقتصادی و صنعتی ما به گونه ای هست که بتوان از مهارت و یا توان مالی آنها استفاده کنیم. این موضوع درمورد بسیاری از مهندسان، پزشکان، ورزشکاران و هنرمندان و اقشار دیگری که درخارج از کشور حضور دارند صادق است.
بیان این مطالب به معنای این نیست که سیاست تسهیل بازگشت ایرانیان را نادیده بگیریم، بلکه مراد از این مسائل مطرح شده این است که همزمان با پرداختن به جذب ایرانیان خارج از کشور،زمینه های داخلی را نیز برای حضور این اقشار فراهم کنیم.
لذا اگر صرفاً به دعوت کلامی باشد و حتی برخی قوانین را برای بازگشت آنها تسهیل و فراهم کنیم، بازحضور دائم آنها در ایران توجیه ندارد و صرفاً می تواند برای سیاحت و مسافرت و تجدید خاطرات برای آنها ارزشمند باشد. صدالبته که همین موضوع نیز گامی بزرگ و شایسته است اگر محقق شود. اما پتانسیل ایرانیان خارج از کشور بسیار فراتر از حضور تفریحی آنها در وطنشان می باشد.