می خواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم

آلودگی هوای تهران اگرچه موضوعی چهارفصل است،اما درفصل سرما و به سبب وارونگی دما شدت آن بیشتر می شود و جز باد و باران فریادرسی برای بیماران تنفسی و گروه های آسیب پذیر وجود ندارد.

می خواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم

 


 

آلودگی هوای تهران اگرچه موضوعی چهارفصل است،اما درفصل سرما و به سبب وارونگی دما شدت آن بیشتر می شود و جز باد و باران فریادرسی برای بیماران تنفسی و گروه های آسیب پذیر وجود ندارد.
درهمین رابطه همه ساله وقتی کار به تعطیلی شهر می کشد،نهادها و دستگاه های مربوط به آلودگی شروع به تشریح وظایف خود و انتقال مسئولیت به گردن دیگری می نمایند.دراین بین برخی هم اظهاراتی بیان می کنند که واقعاً نمی توان دریافت که منظورشان چیست و چطور باید آن را تفسیر کرد.
اخیراً یکی از نمایندگان محترم مجلس با اشاره به فصل سرما و افت فشارگاز و مجبور بودن نیروگاه ها به مصرف مازوت، درمورد تشدید آلودگی هوا گفته است:« اگر گرما می خواهیم و می خواهیم زنده بمانیم باید آلودگی را نیز مقداری تحمل کنیم .»
اگرچه این گزاره نماینده مجلس کاملاً واقع بینانه است،اما از سوی دیگر به هیچ وجه شایسته مردم کشور نیست. درست است ما به سبب عدم توجه به زیرساخت های مصرف انرژی خود طی دهه های گذشته و حفظ
 الگوی های سنتی مصرف چه در بخش خانگی و چه در بخش صنعتی، امروز به جایی رسیده ایم که چاره ای جز تحمل نداریم.
اما این گزاره مربوط به مردم است که همواره در همه شرایط و مشکلات مجبور به تحمل بوده اند. ولی مسئولان و نمایندگان مردم نباید
توجیه کننده شرایط باشند بلکه باید به جای توجیه با ارائه راهکارهای مفید جهت اصلاح این الگوی ناصحیح و اجرای طرح ها و برنامه های زیرساختی کشور را از تنش های شدید انرژی رها سازند.
این درست نیست که ما در فصل گرما با قطع برق بخش های مختلف تولیدی و صنعتی مصرف را تعدیل کنیم و در فصل گرما با قطع گاز
 نیروگاه ها و کارخانجات افت فشارگاز را جبران نماییم و دست آخر از شاهکار آلودگی هوا با توجیهات نامناسب دفاع کنیم.
چرا که مردم صرفاً نمی خواهند "گرم باشند و زنده بمانند"، حق هر شهروند ایرانی است که سلامت باشد،حق هر کودک و سالمند ایرانی است که بتواند در طول روز به خارج از خانه بیاید و هوایی تازه کند.
مرگ بیش از ۳۵۰۰ نفر طی یک سال براثر آلودگی هوا آماری است که نمی توان نسبت به آن بی تفاوت بود. اگر تنها ملاک گرم بودن و زنده ماندن هم باشد چه کسی می تواند و می خواهد پاسخگوی جان های از دست رفته بر اثر آلودگی هوا باشد.
بارها تاکید شده است که اگر به جای راهکارهای موقتی،به سمت اصلاح گام به گام چرخه انرژی برویم قطعاً طی یک دهه نتایج قابل توجهی به دست خواهیم آورد.اصلاح سیستم انتقال انرژی، ارتقای کیفیت خودروسازی،تغییرالگوی مصرف به سمت انرژی های پاک،
تعطیلی کارخانه های درون شهری،جلوگیری از مصرف سوخت های غیراستاندارد در نیروگاه ها،استانداردسازی سوخت مصرفی خودروها و ده ها مورد دیگر می توانند طی یک دهه آثارسازنده خود را نشان دهند. قطعاً اگر برنامه ای این چنینی باشد مردم تحمل می کنند، درغیراین صورت گرم ماندن و زنده ماندن ملاک خدمت رسانی
نخواهد بود.