دردها از درون ماشین و دفاتر اداری قابل درک نیست

مشکلات اقشار مختلف جامعه از پیر و جوان، موجب برهم خوردن نظم و روال زندگی آنها گردیده است و هریک را به گونه ای مجبور به واکنش می کند. مسن تر ها و بازنشسته ها اعتراضات خود را از صبح زود مقابل مجلس و نهادهای مختلف برگزار می کنند و جوانها نیز دغدغه پیدا کردن راهی برای مهاجرت هستند تا بتوانند حداقل های یک زندگی ساده را برای خود و درآینده برای خانواده خود فراهم کنند.

دردها از درون ماشین و دفاتر اداری قابل درک نیست


 

مشکلات اقشار مختلف جامعه از پیر و جوان، موجب برهم خوردن نظم و روال زندگی آنها گردیده است و هریک را به گونه ای مجبور به واکنش  می کند. مسن تر ها و بازنشسته ها اعتراضات خود را از صبح زود مقابل مجلس و نهادهای مختلف برگزار می کنند و جوانها نیز دغدغه پیدا کردن راهی برای مهاجرت هستند تا بتوانند  حداقل های یک زندگی ساده را برای خود و درآینده برای خانواده خود فراهم کنند.
اما واکنش ها به این اعتراضات و اقدامات از سوی اقشار مختلف جامعه به هیچ وجه متناسب با نگرانی و مشکلات آنها نیست.
در برخورد با بازنشسته ها مدام شاهد دادن وعده های مختلف و بعضاً برخوردهای خشونت آمیز هستیم و درمورد جوانان نیز از جهات مختلف خروجشان را رویا پردازی و فریب خوردگی و یا بی غیرتی نسبت به وطن تلقی کرده و متهمشان می کنیم به اینکه سرزمین سلیمانی ها را با رفتن به سرزمین ترامپ عوض می کنند.
پاسخ به این ابهامات بسیار ساده است. ابتدا باید پرسید که اگر این جوانان بی توجه به سرزمین ویا شهدای خود هستند پس تشییع پیکر شهید سلیمانی را چه کسانی برگزار کردند؟! نکته دوم این است که ما چرا سورنا را از سر گشاد آن می نوازیم و به جای اینکه از علت مهاجرت جوانان و دیگر اقشار جامعه سئوال کنیم، صورت مسئله را پاک
می کنیم و از سوی خود نیت خوانی می کنیم و نتیجه دلخواه را از مسئله بیرون می کشیم.
درحالی که کافی است تا مسئولان و آنها که از سر دلسوزی برای کشور مسائلی این چنینی را مطرح می کنند، یک روز خود را بدون خودروهای تشریفاتی و بیرون از اتاق های دربسته خود بگذرانند و از رهگذران و جوانان در خیابان بپرسند که چرا تمایل به مهاجرت دارند و یا دردشان چیست که ناراضیند و بعضاً نسبت به مشارکت های ملی بی تفاوت شده اند.
مسلماً چنین اقدامی را صورت نمی دهند، اما قطعاً اگر این اقدام صورت می گرفت پاسخی که می شنیدند چیزی جز خواستن و داشتن یک زندگی ساده و معمولی و داشتن یک شغل چیز دیگری نخواهد بود.
حال کمی منصف باشیم آیا چنین درخواستی از مسئولان چیز زیادی است؟!
جای بسی امیدواری است که رئیس جمهوری این روزها در میان اقشار مردم می رود و حال مردم را از پشت شیشه ماشین ضدگلوله تشخیص نمی دهد!. اما این به تنهایی کافی نیست و تنها رئیس دولت نباید در میان مردم باشد تا درد آنها را تشخیص دهد. این وظیفه تمام کسانی است که از بیت المال ارتزاق می کنند و به هر نسبت که در مناصب بالاتر قرار دارند موظفند با بدنه جامعه قرابت بیشتری داشته باشند تا بتوانند نسبت به تحلیل و واکنش نسبت به نیازهای جامعه شناخت بهتری داشته باشند.