اولین راهکار، بهترین راهکار نیست

روال عادی بر این است مواردی را که موجب نقض قانون است از آن جلوگیری کرد. برای این کار قوانین ومقررات مناسب با ابزار و رویه های نظارتی و قضایی وجود دارد تا در صورت هرگونه مغایرت با قانون، فرد متخلف مورد بازخواست و قضاوت و یا مجازات مواجه شود.

اولین راهکار، بهترین راهکار نیست


 

روال عادی بر این است مواردی را که موجب نقض قانون است از آن جلوگیری کرد. برای این کار قوانین ومقررات مناسب با ابزار و رویه های نظارتی و قضایی وجود دارد تا در صورت هرگونه مغایرت با قانون، فرد متخلف مورد بازخواست و قضاوت و یا مجازات مواجه شود.
اما رویه غلطی در کشورما وجود دارد که دربرابر اکثر خرده هنجارها و بعضاً ناهنجاری هایی که به عنوان معضلات و یا اختلاف سلایق در جامعه مطرح می شود، در اولین قدم برای درمان و یا حل و فصل آن به سمت حذف و جلوگیری از اقدام فاعلان را در دستور کار قرار می دهیم.
درحالی که ممکن است فعل جاری شده و اقدام مورد نظر در زمره نیازها و خواسته های بروز شده جامعه باشد که به سبب عدم توجه مسئولان و نهادهای مربوطه در بروز رسانی آن و یا ارائه نسخه های جدید رفتاری و عملی در آن زمینه، خود را با نوعی اختلاف و یا انحراف نمایان سازد.
البته تجربه دهه های اخیراثبات کرده است که جلوگیری
سلیقه ای و بعضاً فرا قانونی و یا منطقه ای برخورد نمودن با قوانین، از برخی
خواسته ها و نیازهای جامعه  پایدار نبوده و مرور افزایش مطالبه گری های عمومی موجب حل شدن آن در خواست جامعه گردیده است.
زمانی در همین پایتخت کشور برگزاری کنسرت صرفاً مختص موسیقی سنتی بود و محدودیت های بسیاری برای موسیقی پاپ وجود داشت و حتی خوانندگان پاپ اجازه فعالیت نداشتند. اما به مرور با افزایش خواست و مطالبه عمومی شاهد افزایش این خوانندگان و برگزاری کنسرت ها بودیم و قوانین در این زمینه به اجرا درآمد و حتی بروز شد. اما امروز همین قوانین مصوب و لازم الاجرا در برخی مناطق کشور اجرا نمی شود و حرف زدن از آن به منزله "تخلف از قانون" می باشد.
درحالی که چالش هایی که در بعضاً در این موضوعات وجود دارد باید مورد بررسی و کارشناسی اجتماعی قرار گیرد. این که بخواهیم مدام در برابر برخی خواسته های اجتماعی که در برخی از آنها ناهنجاری برای جامعه وجود دارد از ابزار "جلوگیری" استفاده کنیم، عملاً مشکل را حل نکرده ایم. بلکه صرفاً برای مدت کوتاهی آن را با استفاده از ابزار فشار ساکت می کنیم، بی توجه به آن که مدتی بعد همین مسئله می تواند با ناهنجاری ها و مفاسد بزرگتر و درقالبی دیگر در جامعه نمود پیدا کند.
اینکه ما برای ورود زنان به ورزشگاه ها با برخی حساسیت های اخلاقی مواجهیم، باید برای آن راهکار پیدا کنیم تا آسیب های آن را به حداقل برسانیم.یا اگر علایق و سلایق برخی جوانان به برخی سبک های موسیقی را نامناسب تشخیص می دهیم باید برای جایگزینی آن مدلی را ارائه کنیم.
اگر درمورد نوع پوشش یا استفاده از برخی رسانه ها و شبکه های اجتماعی دچار مشکل هستیم، باید برای آن راهکار داشته باشیم نه اینکه فقط با برخورد با چنین مشکلاتی صرفاً به جلوگیری و یا حذف آن اقدام کنیم.
مسلماً نگاه عقلانی و رویکردی کارشناسی و متناسب با نیازهای جامعه در این زمینه ها علاوه بر ارتقای سلامت جامعه می تواند نیازها و
خواسته های به روزشده نسل امروز را نیز مرتفع سازد. اما پاک کردن صورت مسئله و یا مخالفت تقابلی با این خواسته ها و سلایق صرفاً
هزینه های کلی جامعه را افزایش می دهد و نوعی سرخوردگی در میان نسل جوان را موجب خواهد شد.