باید درکی صحیح از اعتراضات مردمی داشت

در روایت مختلف و تفاسیر موثق از بزرگان دین داریم که فقر و ایمان مفهوم متضاد هستند و هرگاه فقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگرخارج می گردد. اما این پایان قضیه نیست و با حضور و تغییرات مفهمومی در جامعه طبیعی است که رفتارها و واکنش ها در عرصه های مختلف نیز دستخوش تغییر شود.

باید درکی صحیح از اعتراضات مردمی داشت


 

در روایت مختلف و تفاسیر موثق از بزرگان دین داریم که فقر و ایمان مفهوم متضاد هستند و هرگاه فقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگرخارج می گردد. اما این پایان قضیه نیست و با حضور و تغییرات مفهمومی در جامعه طبیعی است که رفتارها و واکنش ها در عرصه های مختلف نیز دستخوش تغییر شود.
نمی توان انتظار داشت که فقر بر جامعه حاکم شود و مطابق با الگوهای دینی ایمان هم تضعیف شود، اما نتیجه حفظ صبر و استقامت مردم براساس ارزش ها باشد!. این غیرطبیعی و غیرمنطقی است شما نمی توانید
جو بکاریدوگندم درو کنید.
همانطور که ایمان برای جامعه، صبر،قناعت،ازخودگذشتگی،همدردی و همیاری پدید می آورد، در نقطه مقابل آن مستولی شدن فقر بر جامعه موجب خشم و عصبانیت، طمع، حق کشی می گردد. اینها را گفتیم که مسئولان و مقامات و رسانه های همسو در جریان اتفاقات و اعتراضات اخیر در آبادان و برخی شهرهای دیگر متوجه این مسئله باشند که صبر و تحمل اقشار مختلف مردم سر ریز شده و با اندک فشاری به نقطه جوش می رسند و خواسته و ناخواسته دست به اعتراض وبعضاً خشونت می زنند.
باید قبول کنیم که اکثریت مردم کشورمان امروز دچار فشار روحی و روانی هستند. واقعاً با جامعه بیمار مواجه هستیم که درد معیشت و فشار اقتصادی دچار افسردگی و خشم پنهان شده اند که بعضاً دامنه آن به برخورد و مواجهه های مختلف بایکدیگر می انجامد که حاصل افزایش قتل های غیرعمد می باشد. و گاهاً نیز به صورت دست جمعی به
 بهانه های مختلف دست به اعتراضات خیابانی می زنند و سعی دارند با فریاد و عصبانیت اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند.
متأسفانه سوء مدیریت برخی نهادها و مسئولانشان نیز بر آتش این خشم افزوده است. امروز آبادان داغدار عزیزانش است. مردمی که از زمان جنگ تحت فشار بوده اند و تا امروز در عرصه های مختلف مورد بی توجهی قرار گرفته اند. اما نباید فراموش کنیم که این مردم آبادان ادامه همان نسلی هستند که زنانشان پا به پای رزمندگان جهاد کردند و حماسه هایی آفریدند که امروز داستانشان جاودانه شده است. این جوانان امروز فرزندان همان زنان و مردان هستند و خوی وطن پرستی را در خون خود ارث دارند. اینان دشمنان کشور نیستند و باید در مواجهه با آنها چه به صورت فیزیکی و چه به صورت رسانه ای حساسیت مضاعف به خرج داد.
اگر می بینیم که امروز ریش سفیدان قبایل مختلف پا به میدان گذاشته اند  نشان از پایبندی آنها به عهدی است که با انقلاب خود بسته اند. اما اعتراضاتشان باید پذیرفته و ترتیب اثر داده شود. باید مطالباتشان مورد توجه قرارگیرد و اگر از سر قضیه متروپل عصبی هستند ضروری است برخورد جدی تری از سوی مسئولان با عاملان اصلی این حادثه صورت گیرد تا مردم جدیت را در عزم مسئولان در برخورد با مسببان را ببینند تا کمی خون به جوش آمده آنها آرام شود.
اینکه اعتراضاتشان را به ضدیت با نظام تلقی کنیم و شرایط را عادی جلوه دهیم و معترضین را اراذل و اوباش خطاب کنیم، عملاً نشان از
عدم درک شرایط عمومی مردم است که هر روز از یکجا سر بر می آورد و هربار گروهی را مجبور به اعتراض و تجمع می کند.
باید درد مردم را درک کرد و به جامعه ثابت کرد دردشان را می فهمیم و برای خواسته هایشان ارزش قائلیم. باید این درک در عمل به مردم اثبات شود درغیر این صورت اگر بخواهیم با نسخه های منسوخ شده رسانه ای و تبلیغ علیه معترضین آنها را با عناوین مختلف طرد کنیم صرفاً خاکستر روی آتش ریخته ایم و درنهایت باردیگر این آتش زبانه می کشد و شعله هایش سوزان تر خواهد شد.