پازل چینی تل آویو برای آمریکا و رویارویی با ایران

تحولات اخیر در منطقه همچون یخی است که نازک شده و هرلحظه امکان شکستن و غرق شدن در انبوهی از اتفاقات غیرقابل پیش بینی وجود دارد. تحرکات در یمن، عراق، سوریه و خلیج فارس هریک به صورت بالقوه این پتانسیل را دارند که زمینه ساز یک درگیری و یا رویارویی میان یک کشور با دیگر کشورها ویا یک درگیری چندجانبه و نیابتی باشد.

پازل چینی تل آویو برای آمریکا و رویارویی با ایران

 

 

تحولات اخیر در منطقه همچون یخی است که نازک شده و هرلحظه امکان شکستن و غرق شدن در انبوهی از اتفاقات غیرقابل پیش بینی وجود دارد. تحرکات در یمن، عراق، سوریه و خلیج فارس هریک به صورت بالقوه این پتانسیل را دارند که زمینه ساز یک درگیری و یا رویارویی میان یک کشور با دیگر کشورها ویا یک درگیری چندجانبه و نیابتی باشد.
آنچه مشخص است تل آویو به پشتوانه آمریکا درحال شعله ور کردن این آتش است تا بتواند با افزایش تنش ها زمینه بروز یک درگیری مستقیم و چندجانبه با ایران را فراهم سازد. طی هفته های اخیر رژیم صهیونیستی چندین بار مواضع ایران و حزب الله در سوریه را مورد حمله قرار داده و به جای پاسخگویی به این اقدامات بیشتر به سمتی حرکت کرده است که همراهی مخالفان ایران را نیز باخود داشته باشد.
درهمین راستا مشاهده کردیم که نتانیاهو در دیدار اخیر خود با جوبایدن رئیس جمهوری آمریکا نیات خشونت طلبانه خود علیه ایران را علنی تر از هرزمان دیگری عیان ساخت و بیان داشت: " تنها را مقابله با برنامه هسته ای و بحران زایی منطقه ای ایران تنها مقابله نظامی رسمی است و ما در هر نقطه‌ای که نیاز باشد، علیه ایران اقدام می‌کنیم و ایران درهیچ کجا مصون نیست!"
این مسائل بیانگر این است که اسرائیل دست خود را بازتر از هر زمانی برای تحرکات و حملاتی این چنینی در منطقه می‌بیند و عملاً به دنبال اهدافی خطرناک تر از نزدیک شدن به مرزهای امنیتی ایران است. در این راستا باید به تحولاتی ریشه‌ای در روابط تل‌آویو با پایتخت‌های عربی در جنوب خلیج فارس در چند سال اخیر نگاه کرد.
این روابط با ریاض و ابوظبی تا تشکیل ائتلاف مشترک برای مقابله با ایران پیش رفته است؛ تا جایی که تل‌آویو بدون هیچ ممانعت وملاحظه‌ای از جانب این کشورها، آمادگی خود را برای مشارکت در ائتلاف نظامی دریایی آمریکا در خلیج فارس و دریای عمان اعلام می‌دارد!.
موضوع دیگری که باید درکنار تحرکات حساسیت آمیز اسرائیل به آن توجه داشت، بهبود سطح همکاری امارات با ایران وهمچنین کاهش اظهارات خصمانه آل سعود نسبت به تهران می باشد!.
این قبیل نرمش ها کمی تأمل برانگیز است و صرفاً نمی توان به حساب تأثیر گذاری نقش ایران در تحولات منطقه ای دانست.
 این فرضیه وجود دارد که اسرائیل خود را به نزدیک ترین موقعیت برای رویارویی احتمالی با ایران رسانده و از این حیث کشورهایی که ممکن است در این رویارویی از سوی ایران مورد غضب قرار بگیرند، با چرخش از مواضع قبلی در ظاهر به دنبال بهبود روابط و مصون ماندن از ترکش های این درگیری های احتمالی باشند.
هرچند که این مسائل در حد فرض هستند، اما عقل حکم می کند تا ایران با توجه به توانایی های نظامی و ژئوپولوتیک خود در خارج از مرزها، اقدامات پیشگیرانه و حتی واکنش هایی در مقابل تحرکات اسرائیل داشته باشد تا هزینه این فرضیه ها را برای تل آویو و متحدانش افزایش دهد.
تل آویو به دنبال این است که به آمریکا و متحدانش نشان دهد که حمله به ایران آنچنان که آنها فکر می کنند هزینه ندارند و ایران واکنش چندانی نخواهد داشت. لذا نباید اجازه داد این احتمال تقویت گردد و اسرائیل منعی برای حمله به منافع و مراکز ایران درمنطقه بدون هزینه تلقی گردد.