کمبود گاز و ابهام از آینده

گاهی اوقات شاهد برنامه ها و گزارش هایی از اکتشافات میادین گازی جدید در کشور هستیم و مدام از ذخایر انرژی کشور به عنوان اولین یا دومین دارنده منابع گازی در جهان بر خود می بالیم که چه ثروتی در اختیارمان قرار گرفته که می توانیم از آن برای توسعه کشور طی سالیان دراز استفاده کنیم

کمبود گاز و ابهام از آینده

 


گاهی اوقات شاهد برنامه ها و گزارش هایی از اکتشافات میادین گازی جدید در کشور هستیم و مدام از ذخایر انرژی کشور به عنوان اولین یا دومین دارنده منابع گازی در جهان بر خود
می بالیم که چه ثروتی در اختیارمان قرار گرفته که می توانیم از آن برای توسعه کشور طی سالیان دراز استفاده کنیم.
از سویی دیگر می بینیم که مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور، منابع گازی ایران را به عنوان پاشنه آشیل اروپا معرفی می کنند و خبر از زمستان کشنده در اروپا می دهند که در برابر ما زانو خواهند زد!. بارها در مورد پتانسیل های تأمین گاز کل منطقه و نیمی از اروپا را در
چشم اندازهای انرژی مورد بررسی قرار داده ایم و مسائل مختلفی را در مورد قدرت گازی کشور بیان داشته ایم.
اما وقتی کار به مصرف داخلی می رسد قادر به تأمین نیازهای خود نیستیم و مشترکان خانگی را به قطع و گرانی قبض تهدید می کنیم، ادارات را به دورکاری و تعطیلی توصیه می کنیم تا مصرف گاز کمتر شود، گاز نیروگاه ها را قطع می کنیم تا مازوت بسوزانند و آلودگی هوا را نادیده می گیریم.
حال این ابهام در ذهن می آید که آن قدرت نمایی را توهم بدانیم یا این عدم توانایی تأمین گاز مصرفی را بپذیریم؟!. چطور می توان در چشم اندازهای انرژی درصدد تأمین گاز اروپا و منطقه باشیم اما در در تأمین گاز داخلی در زمستان عاجز باشیم.
اگر این دو روی سکه را نادیده بگیریم به این نتیجه می رسیم که مدیریت ما در حوزه انرژی دچار اختلال و یا عدم تحلیل مناسب از داشته ها و پتانسیل ها می باشد. باید در حوزه انرژی مدیریتی مناسب و البته علمی به کار گیریم که تا این سرمایه های بی بدیل که در اختیارکشورمان قرار گرفته است بی جهت هدر نرود و بیشترین
بهره وری را از آن کسب کنیم.