مدیریت ارز در کشورمان تأمل برانگیز است

معنا و مفهوم گرانی تبدیل به یک فاجعه معیشتی شده، اما متأسفانه این گرانی گویا برای مسئولان قابل درک نیست و مبارزه با آن را تنها به عنوان یک کار اداری یا مسئولیت پرسنلی تلقی می کنند!.

مدیریت ارز در کشورمان تأمل برانگیز است


 

معنا و مفهوم گرانی تبدیل به یک فاجعه معیشتی شده، اما متأسفانه این گرانی گویا برای مسئولان قابل درک نیست و مبارزه با آن را تنها به عنوان یک کار اداری یا مسئولیت پرسنلی تلقی می کنند!.
قیمت ها مدام درحال افزایش است و کسی نمی تواند به قیمت امروز، فردا کالای مدنظر خود را تهیه کند. به سراغ هر جنس و خدماتی که
می روید می بینید که به بهانه افزایش قیمت دلار، نرخ ها مدام در حال افزایش است.
بد ماجرا اینجاست که حتی اگر قیمت دلار از کانال 40 هزارتومان به کانال 30 هزارتومان بازگردد، اما نرخ ها و گرانی های به وجود آمده کاهش نمی یابند و استقامت می کنند و بلافاصله پس از افزایش مجدد قیمت دلار، همان قیمت های قبلی و گران مجدداً روند افزایشی به خود می گیرند!.
دراین بین شاید اقشاری که شغل آزاد دارند و یا ارائه کننده خدمات هستند آسیب چندانی نبینند، اما اکثریت جامعه که حقوق ثابت و یا با پایه حقوق وزارت کاری امرار معاش می کنند، واقعاً قادر به تأمین مایحتاج زندگی خود اعم از کرایه خانه و خورد و خوراک و استفاده از خدمات مختلف رفاهی نیستند.
پرواضح است که بیشترین اثرگذاری منفی در افزایش قیمت ها در حوزه بی ثباتی نرخ دلار است، انتظار می رفت با تغییر و تحولات در بانک مرکزی ایجاد شد این مسئله ساماندهی شود و وضعیت نرخ ارز با توجه به فشارهای فراوان بر مردم، تعدیل گردد.
اما جدای از انتظاراتی که وجود دارد، این ابهام نیز مطرح است که چرا دولت سریعتر این اوضاع را مدیریت نمی کند و اگر مدعی است گرانی دلار کاذب و هیجانی است و یا دست دلالان و سودجویان درکار است چرا با آنها برخورد نمی شود. مردم در وضعیت بسیار سخت و نگران کننده ای قرار گرفته اند و انفجار فقر اقتصادی هر لحظه محتمل است.
مردم جامعه کاری با نرخ دلار ندارد، اما این دلار است که زندگی آنها مختل کرده است، اگر دولت نمی تواند نرخ دلار را ساماندهی کند، حداقل تأمین معیشت مردم را در دستور کار قرار دهد و با راهکارهایی همچون توزیع کوپن یا سبدهای معیشت خانوار قدری از این فشارهای سنگین بکاهد.
جای تعجب است که سیستم اقتصادی کشورهای مختلف پیشرفته و درحال توسعه و حتی عقب مانده درحال بروز رسانی هستند اما سیستم اقتصادی ما به گونه مدیریت شده است که برای ساماندهی به آن راهکاری جز بازگشت به عقب و استفاده از ابزارهایی دوران جنگ تحمیلی باقی نمانده است!.
تمام این مسائل به کنار حرف بر سر این است که مسئولان تلاش نمایند که اوضاع  اصلاح شود. به هر حال هر مشکلی، علت و ریشه ای دارد و قطعاً برای آن راهکاری منطقی وجود خواهد داشت. نمی شود مدام در مشکلات ماند و بدون تغییر مدعی بهبود شرایط باشیم!
مردم از مسئولان اقتصادی کشور مطالبه ای به حق دارند و چیزی جز ثبات برای معیشتی حداقلی ندارند. کسی خواهان زندگی آنچنانی نیست، چرا که وضعیت کشور را به خوبی درک می کنند. اما چرا مسئولان متقابلاً وضعیت مردم را درک نمی کنند و تحرکی برای اصلاح امورات کشور ندارند تأمل برانگیز است.