چه اقشاری قدرت تورم ۸۰ درصدی را دارند

مرکز آمار با اعلام نرخ های مختلف کالاها و خدمات طی یک سال گذشته از افزایش ۷۸ درصدی نقطه ای نرخ تورم اقلام خوراکی و آشامیدنی خبرداده است. در این شکل از آمارگیری گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی درکنار هم قرار می گیرند و آمارکلی آنها محاسبه و نرخ متوسط رشد آن اعلام می شود.

چه اقشاری قدرت تورم ۸۰ درصدی را دارند

مرکز آمار با اعلام نرخ های مختلف کالاها و خدمات طی یک سال گذشته از افزایش 78 درصدی نقطه ای نرخ تورم اقلام خوراکی و آشامیدنی خبرداده است. در این شکل از آمارگیری گروه کالاهای خوراکی و آشامیدنی درکنار هم قرار می گیرند و آمارکلی آنها محاسبه و نرخ متوسط رشد آن اعلام می شود.
به عنوان مثال در آمار 78 درصدی که برای اقلام خوراکی اعلام شده است، قیمت روغن مایع نسبت به سال گذشته 263 درصد، گوشت 116 درصد،تخم مرغ 80 درصد، لبنیات 79 درصد افزایش قیمت داشته اند و کمترین مقدار تورم قیمت ها در کالاهایی همچون چای، قهوه، نوشابه و کاکائو بوده که بیش از 40 درصد نسبت به سال افزایش را نشان می دهد.
آیا افزایش قیمت 260 درصدی برای مسئولان قابل درک هست؟! یعنی در یک قلم کالای پرمصرف خوراکی که پای اصلی پخت و پز غذا می باشد مردم روغن 16 هزارتومانی را 70 هزارتومان خریداری می کنند. وقتی گوشت بیش از 100 درصد افزایش قیمت را داشته چطور ممکن است که در سبد مصرف خانوار جا داشته باشد. آیا این اعداد و ارقام برای مسئولان معنا و مفهومی دارد؟!.
با چه منطقی می توان پذیرفت که اقلام خوراکی و مصرفی مردم نزدیک به 80 درصد افزایش قیمت را ثبت کند اما باز انتظار داشته باشیم مردم با حداکثر 25 درصد افزایش حقوق بتوانند زندگی را مدیریت کنند و همه امور عادی و بدون وقفه ادامه داشته باشد و انگار نه انگار که این 78درصد تورم درحال از پاشیدن خانواده هاست.
چند درصد از مردم و اقشار مختلف کشور قادر به تحمل این فشار تورمی هستند. چطور می توان پذیرفت که شرایط عمومی زندگی مردم به سامان است درحالی که مردم از گرانی ها و افزایش قیمت ها می نالند و راه چاره ای برای برون رفت از آن ندارند. این وضعیت تورم در کشور تداعی کننده وضعیت کشورهایی همچون ونزوئلا و آرژانتین است که مردم با درآمد یک ماه خود قادر به خرید یک کیلو گوشت نبودند!.
مسئولان در توجیه وضعیت کنونی مدعیند که همه نوع کالایی در کشور موجود و به قدر نیاز و بیشتر از آن در انبارها دپو شده است. اما به این مسئله اشاره نمی کنند که مردم قادر به خرید آن نیستند و نمی توانند سبد معیشتی خود را با درآمد ماهانه خود پر کنند و صرفاً به تأمین چند قلم بسنده می کنند تا صرفاً بتوانند زندگی را ادامه دهند به این امید که شاید وضعیتشان مورد توجه قرار گیرد و تحولی در امورات کشور حاصل شود.
سابقه نشان داده که تورم در وضعیت معمولی همواره روبه افزایش حرکت می کند. به عبارتی اگر اقدامی در راستای تغییر وضعیت اقتصادی حاصل نشود و بدون برنامه و اصلاح بخواهیم همین مسیر را ادامه دهیم قطع به یقین تورم کلی 80درصدی امروز در کمتر از یک سال می تواند دو برابر شود!.
چه کسانی قادر به تحمل این وضعیت هستند و چه اقشار از جامعه یارای تأمین زندگی خود در چنین شرایطی را دارند. انتظار مردم از مسئولان این است که برای درک چنین شرایطی حداقل برای یک ماه با درآمدی مشابه درآمد آنها زندگی کنند تا بفهمند که نداشتن توان مالی برای تأمین نیازهای اولیه زندگی چه درد و فشاری بر سرپرست خانواده وارد می کند.
هزار برنامه و طرح و لایحه به اندازه زندگی کردن با حقوق یک کارگر و کارمند نمی تواند فشار تورمی را برای مسئولان قابل درک کند. بلکه در چنین شرایطی به فکر تغییر رویه و سیاست های مرتبط با زندگی و معیشت مردم افتادند.