سیاست های ارزی و کنترلی چه نتیجه ای دربرداشت؟!

طی سال های اخیر رسیدگی و کمک به معیشت مردم یکی از موضوعات پرحاشیه تبدیل شده است. موضوع با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی شروع شد که به گفته نمایندگان موجب فساد و رانت خواری بوده است. حرف کاملاً درستی بود و متأسفانه طی این سال ها فسادهای کلان اقتصادی حول این ارز دولتی شکل گرفت و سرمایه های عظیمی از بیت المال به تاراج رفت.

سیاست های ارزی و کنترلی چه نتیجه ای دربرداشت؟!

ابراهیم علی آبادی
ebrahim_aliabadi@yahoo.com
طی سال های اخیر رسیدگی و کمک به معیشت مردم یکی از موضوعات پرحاشیه تبدیل شده است. موضوع با حذف ارز 4200 تومانی شروع شد که به گفته نمایندگان موجب فساد و رانت خواری بوده است. حرف کاملاً درستی بود و متأسفانه طی این سال ها فسادهای کلان اقتصادی حول این ارز دولتی شکل گرفت و سرمایه های عظیمی از بیت المال به تاراج رفت.
اما روی دیگر این سکه مربوط به این است که چه کسانی به این ارز دولتی دسترسی داشته اند و امروز کجا هستند و چه می کنند؟! اگر رانتی وجود داشت و حذف شد قطعاً رانت خوارانی هم وجود داشتند که باید معرفی و مجازات می شدند.
اما این موضوع مورد بحث نیست بلکه ارجاع مسئولان به هدف اصلی حذف ارز ترجیحی و آزاد سازی قیمت ها و اختصاص یارانه ها در نقطه آخر زنجیره به مصرف کنندگان مدنظر است. قرار بود این اقدامات میزان فشار برمردم را بکاهد که متأسفانه سفره مردم را کوچک تر و نانشان را خشک تر نمود.
تأسف بارتر اینکه تنها راهکار مسئولان ما طی این سالها تنها سیاست های "بسته " محور بوده است. در هر افزایش قیمت و هر تغییر سیاست اقتصادی شاهدیم که مسئولان از بسته هایی حرف می زنند که قرار است به اقشار ضعیف و آسیب پذیر داده شود.
اما بازهم تعریف مشخصی برای شناسایی این اقشار نیست. به گفته برخی مسئولان ونهادهای آماری امروز بیش از 70 درصد مردم دچار مشکلات معیشتی بوده و نیازمند حمایت هستند. اما آیا این سیاست های
بسته محور کفاف این جمعیت را می دهد و اساساً به لحاظ محتوا و ارزش مادی، تأمین کننده چه مقدار ازنیازهای مردم و مخارج آنهاست؟!
این سیاست های بسته محور نشان داده که همچون همان سیاست های غیر اصولی ارز دولتی از زیربنای اصولی وبرنامه ریزی مشخص برخوردار نیست و قطعاً با سیاست های کنونی افزایش فشارهای معیشتی بر مردم ادامه خواهد داشت.
قصد حمایت از اختصاص ارزهای دولتی و نرخ های حمایت شده را نداریم بلکه صحبت از راهکارهای مناسب برای جایگزین کردن این طرح های ناقص است. اگر بخواهیم خشتی کج بر خشت زیرین بگذاریم که آن هم کج بوده است، مطمئنا تا ثریا این دیوار ناصاف خواهد رفت و بالاخره فرو خواهد ریخت. اما این فرو ریختن قطعاً تلفات خواهد داشت و این مردم هستند که مجبورند زیر آور سیاست های نیم بند و غیراصولی له شوند و تحمل کنند.
از دولت و نمایندگان مجلس انتظار می رود به جز راهکارهای حمایتی موقت فکری برای معیشت و امورات مردم بکنند. قطعاً حمایت های کالایی و محدود به مردم تنها راهکار اقتصادی برای کاهش قیمت ها و کنترل بازار نیست.
تنها کافی است رانت خواران در چرخه تولید تا مصرف را شناسایی کنند، قطعاً این راهکار
موثر تر از بسته های اختصاصی برای مردم خواهد بود و رضایتشان را جلب خواهد کرد.