میوه و درخت باغ دانش در حال افول است

روزگار برای ما شده مجموعه ای از "هشتگ ها و ترندها" که هر روز یکی از معضلاتمان را به رخمان می کشد و آنقدر دست به دست می شود که سراز رسانه های خارجی در می آورد و دست آخر به سبب پوشش آن توسط شبکه های ماهواره ای آن را دسیسه دشمن و سیاه نمایی و ابزاری برای تضعیف کشور قلمداد می کنیم و از دسترس خارج می شود!.

میوه و درخت باغ دانش در حال افول است

روزگار برای ما شده مجموعه ای از "هشتگ ها و ترندها" که هر روز یکی از معضلاتمان را به رخمان می کشد و آنقدر دست به دست می شود که سراز رسانه های خارجی در می آورد و دست آخر به سبب پوشش آن توسط شبکه های ماهواره ای آن را دسیسه دشمن و سیاه نمایی و ابزاری برای تضعیف کشور قلمداد می کنیم و از دسترس خارج می شود!.
اما این هشتگ ها و ترندها که با ضمیمه عکس یا فیلم و نوشته همراه است اگر بزرگ نمایی هم شده باشد باز معضل و بحران تلقی می شود. ضمن اینکه باید اذعان داشت عمق مشکلات در کشور ما به گونه ای است که معمولاً آمارها و گزارش ها قادر به درک واقعیت و گستردگی معضل مربوطه نیستند. درحقیقت تنها می توانند گوشه ای از معضلی خاص را برای مخاطب گزارش کنند، نه همه آن را.
این روزها بحث مهاجرت نخبگان طراز اول دانشگاهی کشور و رتبه های تک رقمی، دورقمی و حتی سه رقمی تبدیل به یکی از موضوعاتی گردیده که در فضای مجازی درحال گسترش وسیع می باشد. پخش مصاحبه هایی از چهره های برتر کنکور سال های گذشته که همگی به صراحت بحث مهاجرت را به عنوان انتخاب آینده خود مطرح می کنند، دل هر بیننده ای را به درد می آورد.
مهاجرت ماهیتاً چیز بدی نیست و این انتخاب و اختیار هر فردی است که عمر کوتاه خود در این دنیا را آنطور که دوست دارد زندگی کند. اما چه می شود که قشری خاص که از قضا به عنوان سرمایه های بی بدیل انسانی و نخبه کشور محسوب می شوند به اتفاق پس از طی مراحلی از تحصیل امور مربوط به مهاجرت خود را فراهم می سازند.
چه می شود که بیش از 80 درصد رتبه های برتر کشور طی پنج سال گذشته همگی از کشور خارج شده باشند. باید بپذیریم که نوع مدیریت آموزشی، رفتار سازمانی، سیاست گذاری های علمی و از همه مهم تر رویکرد فرهنگی و اجتماعی ما در مورد دانشگاه و دانشگاهیان دچار آسیب و خطا است.
با چنین اوصاف و شرایطی برخی از افراد و شخصیت های سیاسی و فرهنگی در واکنش به این آمار تأسف برانگیز مهاجرت، بحث نداشتن"عرق ملی و وطن پرستی" را مطرح کرده اند که عذری بزرگ تر از گناه است و نشان می دهد که اساساً این افراد و جریان ها یا درک صحیحی از مشکلات کشور ندارند ویا با اهدافی خاص به دنبال خلوت کردن میدان و انگ زدن به دیگران و ساختن پرونده برای آنها می باشند که هیچ راه بازگشتی برای آنها باقی نماند.
زمانی بود که در مباحث اجتماعی و معضلاتی همچون مهاجرت توصیه به مطالعات آسیب شناسی از سوی دستگاه ها و نهادهای مربوطه می گردید، اما امروز دیگر آسیب و آفت عیان است و نیازی به مطالعه برای شناسایی آن نیست.
باید به این درک برسیم که نخبگان و رتبه های برتر علمی و دانشگاهی کشور برای گرفتن یک خانه و ویلا و ماشین و حقوق ماهیانه در اروپا و آمریکا، ترک وطن نمی کنند. باید ببینیم در حوزه حفظ و ارتقای شأن جامعه دانشگاهی کشور طی سال های گذشته چه اقداماتی انجام داده ایم. آیا سیاست گذاری ها ما در این حوزه موجب ارتقای جایگاه جامعه دانشگاهی و تعالی آن در حوزه های مختلف گردیده است و یا در سیر آمارهای مختلف شاهد افول هستیم.
از یکسو شاهد مهاجرت گسترده نیروهای علمی و نخبه کشور هستیم، از یکسو شاهد تنزل جایگاه علمی و کیفی دانشگاه های معتبر بوده ایم، از یکسو شاهد عدم بکارگیری اساتید زبده در امر آموزش هستیم و انواع و اقسام مدیریت های غیراصولی را طی سال های گذشته در ساختار خرد و کلان نظام دانشگاهی شاهد بودیم. اگر نخواهیم این آفات را از باغ دانش کشور از بین ببریم نه تنها دیگر میوه ای از این باغ چیده نخواهد شد، بلکه درختان آن نیز خشک خواهد شد.