اثرگذاری فرهنگی پیش از وقوع جرم موثرخواهد بود

جای بسی امیدواری و خرسندی است که طی چند سال اخیر دستگاه قضا به سمت روش های سازنده و نرم در مواجهه با جرائم حرکت کرده است و امروز می بینیم که برخی قضات حتی برای مجرمینی با جرائم سنگین، احکامی درنظر می گیرند که نشانه نگاه فرهنگی و اجتماعی قاضی برای اصلاح مجرمین است. این یعنی قضات و به طور کلی دستگاه قضا دریافته است که تنها میله های زندان نمی تواند اصلاح گر و تأدیب کننده باشد.

جای بسی امیدواری و خرسندی است که طی چند سال اخیر دستگاه قضا به سمت روش های سازنده و نرم در مواجهه با جرائم حرکت کرده است و امروز می بینیم که برخی قضات حتی برای مجرمینی با جرائم سنگین، احکامی درنظر می گیرند که نشانه نگاه فرهنگی و اجتماعی قاضی برای اصلاح مجرمین است. این یعنی قضات و به طور کلی دستگاه قضا دریافته است که تنها  میله های زندان نمی تواند اصلاح گر و تأدیب کننده باشد.
درهمین رابطه برخی قضات محترم دراحکام خود اقدام به معرفی کتاب به مجرمین جهت خوانش و گرفتن امتحان از آنها می کنند که بعضاً موجب مخالفت برخی از آنها گردیده است. این موضوع باعث شده تا برخی افراد از قوه قضائیه بخواهند اجبار متهمین برای خواندن برخی کتاب ها را بردارند.
البته که در حسن نیت قوه قضا در انجام کار فرهنگی شکی نیست، اما باید به این موضوع توجه داشت که آیا اجبار به خواندن کتابی از سرگذشت و وصیت نامه شهدا به عنوان جایگزین مجازات جرم انجام شده برای مجرم سازنده هست یا خیر؟! آیا اجبار موجود در این مجازات زمینه تأثیر محتوایات کتاب بر شخص مجرم خواهد شد؟!
نگارنده نافی ادامه این روند به جای مجازات زندان به خصوص برای جوانان نیست، اما به نظر می رسد اگر بتوانیم از طریق دستگاه های عریض و طویل فرهنگی موجود در کشور که بودجه های آنچنانی می گیرند، پیش از ارتکاب به جرم جوانان را با شخصیت های ملی و مذهبی  آشنا کنیم، چه بسا از وقوع برخی جرائم جلوگیری شود و نوعی بینش ملی و اعتقادی در آنها شکل بگیرد.
به عبارت دیگر اگر دستگاه های فرهنگی کشور بتوانند زمینه آشنایی و فرهنگ سازی ملی و مذهبی را در دستور کار قرار دهند علاوه بر اینکه موجب رشد و آگاهی جوانان از پیشینه فعالیت های صورت گرفته در ساخت و ساز ایران خواهد شد، می تواند گامی در جهت کاهش جرائم خرد باشد. اگرچه که حسن سلیقه قضات قوه قضائیه را نمی توان نادیده گرفت،اما مسلماً وظیفه دستگاه قضا نیست که فرهنگ ملی و مذهبی ایران را به جوانان و به خصوص مجرمان تعلیم دهد و یا توجیهی در مورد گسترش فرهنگ کتاب خوانی تلقی گردد.
اما بار دیگر باید تاکید کنیم که گسترش فرهنگ کتاب خوانی در کشورمان به عنوان یک نقص و فقدان فرهنگی ضرورتی است غیرقابل انکار، ولی طبیعت انسانی ثابت کرده است که کاری را که با جبر صورت بگیرد را هیچگاه در بخش مثبت ذهنش قرار نمی دهد و از آن استفاده بهینه نخواهد کرد. لذا باید این نوع نگرش های فرهنگی با سازوکار بهتری برای افراد جامعه برنامه ریزی شود.