جلوگیری از تضييع حقوق مردم

طي چند روز گذشته خبرهاي مربوط به يكي از كلاهبرداري ها در حوزه تلفن همراه توسط يك شركت تجاري به سرتيتر اخبار مبدل شده و حواشي بسياري را دامن زده است.

جلوگیری از تضييع حقوق مردم

طي چند روز گذشته خبرهاي مربوط به يكي از كلاهبرداري ها در حوزه تلفن همراه توسط يك شركت تجاري به سرتيتر اخبار مبدل شده و حواشي بسياري را دامن زده است.
مردم بسياري به دنبال تبليغات گسترده رسانه اي و حضور شخصيت ها و چهره هاي فرهنگي و هنري و ورزشي كشور در اين دام افتادند و مبالغ هنگفتي از جيبشان رفت. اين موضوع از وجوه مختلف قابل بررسي است و در آن نكات بسيار قابل تأملي نهفته  است.
پيش از هرچيز بايد به اينكه اشاره داشت كه درچنين پرونده هاي كلاهبرداري نبايد تمام تقصيرها را به گردن چهره هاي تبليغاتي انداخت و آنها را قرباني اين تخلف نمود. چرا كه در چنين كلاهبرداري هاي مالي بحث تعقل مالي بيش از هرموضوع ديگري خودنمايي مي كند.
درهمين زمينه بايد اذعان داشت كه اين كلاهبرداري زنجيره اي از كم كاري ها را درخود نهادينه دارد كه بخشي از آن رسمي و حقوقي و برخي از فردي و فرهنگي است.
اينكه شركتي بتواند بدون هرگونه مانع و نظارت قانوني مدعي ارائه خدماتي باشد كه غير معقول است و از بابت آن مطالبه مالي از مردم داشته باشد، نمونه بارز عدم تناسب قوانين و يا عدم اجراي صحيح آن در حوزه تجارت است. اين ابهام وجود دارد كه چطور يك شركت تجاري قادر به جذب سرمايه هاي كلان مالي است و در چارچوب وظايف قانوني پشتوانه و ضمانت اجرايي براي آن مقرر نمي گردد.
در سوي ديگر ماجرا چهره ها و شخصيت هاي شناخته شده هستند كه اين روزها به عنوان قرباني و مقصر جلوه داده مي شوند و گويا سهمشان از شركت كلاهبردار بيشتر است! قطعاً در دستورالعمل هاي تبليغاتي مدارك قانوني اين شركت را ديده اند و گمان نمي كردند كه قرار باشد حقوق مردم را تضييع نمايند و از آبروي خود مايه بگذارند. اما بايد براي آنها دستورالعمل هاي قانوني و اجرايي تعريف كرد كه صرفاً گرفتن پول اقدام به تبليغات اعتمادساز ننمايند. هرچند كه بسياري از آنها ابراز پيشماني
كرده اند اما مردم به اعتماد حضور و كلام اين افراد مال خود را به دست اين شركت سپرده اند.
اما وجه اصلي اين ماجرا باز مي گردد به رويكرد فرهنگي جامعه كه به سبب بسياري از مسائل به سمت رويكرد طمع ورزانه و رانت هاي كوچك و بزرگ تمايل پيدا كرده اند. نگراني از بابت آينده مالي و استرس براي كسب سود در وانفساي تورم و گراني مردم را در برابر سودجويي و فرصت طلبي هاي اين چنين آسيب پذير كرده است.
اما باز اين موضوع نيز نمي تواند توجيه مناسبي براي عدم تعقل و تأمل در تبليغات اين چنيني باشد. مباحث فرهنگي موضوعي جامع الاطراف است و بايد به صورت زنجير وار موارد گوناگوني را براي تحقق و شكل گيري يك استاندارد در نظر گرفت. چه به لحاظ اصلاح و يا ايجاد قوانين فعاليت هاي تجاري، تبليغاتي، رسانه اي بايد ساماندهي مناسبي در فعاليت شركت هاي توليدي و خدماتي صورت گيرد.
همچنين بايد درمورد حضور چهره هاي سرشناس در تبليغات دستورالعمل هاي حقوقي و قانوني ايجاد شود تا هرفرد تبليغ كننده اي عواقب تبليغاتش را به عنوان يك مسئوليت اجتماعي براي خود قلمداد نمايد تا اين چنين هم حيثيت و هم اعتماد و اموال مردم به باد نرود.
بايد جامعه را به رشد و آگاهي مناسب فرهنگي رساند تا اسير برخي تبليغات و شانتاژهاي تجاري سودجويان نگردند.