کمی دور از قوانین به وضعیت بازنشستگان بنگرید

هربار که به سراغ مسئولان بابت وضعیت افزایش حقوق بازنشستگان براساس قانونی که چند سال از زمان تصویب، تایید و ابلاغ آن می گذرد، می رویم با اظهاراتی مواجه می شویم که با الفاظ و لغات حقوقی به گونه ای نامشخص مسئله را در دست بررسی یا اجرا جلوه می دهند.

کمی دور از قوانین به وضعیت بازنشستگان بنگرید

هربار که به سراغ مسئولان بابت وضعیت افزایش حقوق بازنشستگان براساس قانونی که چند سال از زمان تصویب، تایید و ابلاغ آن می گذرد، می رویم با اظهاراتی مواجه می شویم که با الفاظ و لغات حقوقی به گونه ای نامشخص مسئله را در دست بررسی یا اجرا جلوه می دهند.
قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان ازسال 1396 کلید خورد براساس آن قرار شد تا سقف 90 درصد حقوق شاغلین در طی سه مرحله حقوق بازنشستگان افزایش یابد. برهمین اساس تا سال 1399 در فواصل مختلف شاهد افزایش حقوق این اقشار بودیم اما هیچگاه به معنای واقعی و براساس قانون مصوب شده این افزایش دریافتی ها محقق نشد.
از آن زمان به بعد نیز هرسال میزان دریافتی بازنشستگان با نرخی پائین تر از میزان افزایش حقوق شاغلین پرداخت شده است و هنوز قانون همسان سازی حقوق بازنشستگان به طور کامل اجرایی نشده و موجب اعتراض این اقشار گردیده است.
اگر بخواهیم همچون مسئولان وارد مباحث قانونی و خوانش متون حقوقی شویم شاید حق مطلب ادا نگردد. لذا خیلی ساده توجه مسئولان را به وضعیت معیشت بازنشستگان ارجاع می دهیم تا بلکه مورد تغییر نگرش و عملکرد آنها قرار گیرد و درموردش حساسیت داشته باشند.
باید اذعان داشت که بازنشستگان دین و وظیفه خود در قبال امور مختلف اجرایی کشور را ادا کرده اند و براساس قانون سال های خدمت خود را در نظام کاری کشور گذرانده اند و باز براساس قانون باید از این پس مطابق حقوق شاغلین با اندکی تفاوت حقوق دریافت کنند.
این درحالی است که افراد بازنشسته پس پایان خدمت به سبب شرایط سنی اغلب درآمد دیگری جز این حقوق ماهیانه ندارند و قاعدتاً در دهه 60 یا 70 عمر خود به عنوان بزرگان فامیل دارای فرزندان متأهل و نوه و عروس و داماد هستند و خانه آنها مأمن و پناهی برای دیگر اعضای خانواده تلقی می شود.
چطور می توان انتظار داشت افرادی با چنین شرایطی با حقوق ماهانه 10 میلیون تومانی و کمتر از آن چنین نقشی را درخانواده خود ایفا کنند. حتی اگر بزرگ خانواده هم نباشند و تنها با همسر خود زندگی کنند بازهم این مبالغ کفاف خوراک ماهانه آنها راهم نمی دهد. بدا به حال آن دسته از بازنشستگانی که مستاجر هم باشند و دیگر نمی توان فکر کرد که چطور می توانند از پس مخارج خود برآیند.
نمایندگان مجلس و دیگر مسئولان اجرایی کمی به این موضوع فکر کنند که افراد بازنشسته مخارجشان بعضاً بیش از افراد شاغل است. جدای از هزینه های رفت وآمد خانوادگی، مجبور به تأمین هزینه های درمان به سبب کهولت سن هستند. برای درک این نیاز کافی است یک واحد دندان یک فرد بازنشسته نیاز به درمان داشته باشد؛ بیش از دو سوم و بعضاً تمام حقوق یک ماهش صرف هزینه درمان دندانپزشکی می گردد. این اقشار به سبب سن و سال بالا و بروز بیماری های کهولت سن نیاز به تغذیه مناسب جهت حفظ سلامتی دارند. چطور می توانند با حقوقی که از کف دستمزد مصوب پایین تر است این هزینه ها را تأمین کرد.
چرا باید اجرای یک قانون بیش از چند سال به طول بینجامد و دولت و مجلس نتوانند منابع مالی آن را تأمین کنند. چه اولویتی از حفظ شأن بازنشستگان و مو سفیدان جامعه بالاتر است. مسئولان وعده داده بودند که از خرداد ماه این قانون در پرداخت حقوق بازنشستگان اعمال خواهد شد، امیدواریم اینبار وعده ها محقق گردد...