چالش های تکراری و بی توجهی به کارآمدی ها

بسیاری از کارکنان دولتی از روز شنبه ساعت ۶ صبح کاری را تجربه کردند و اکثراً نیز از این وضعیت ابراز نارضایتی دارند. بسیاری از آنها به سبب شاغل بودن همسرانشان و داشتن فرزند کوچک برای رساندن به مهدکودک دچار مشکل شده اند. برخی این بار را بردوش پدربزرگ و مادربزرگ ها انداخته اند که این خود مشکلی مضاعف برای آنها تلقی می شود.

بسیاری از کارکنان دولتی از روز شنبه ساعت 6 صبح کاری را تجربه کردند و اکثراً نیز از این وضعیت ابراز نارضایتی دارند. بسیاری از آنها به سبب شاغل بودن همسرانشان و داشتن فرزند کوچک برای رساندن به مهدکودک دچار مشکل شده اند. برخی این بار را بردوش پدربزرگ و مادربزرگ ها انداخته اند که این خود مشکلی مضاعف برای آنها تلقی می شود.
اما درمورد وضعیت کاری و بهره وری چه آمار و گزارش مثبتی در دست وجود دارد که این مدل حضور و غیاب مجدد تجویز شده است. در خوشبینانه ترین حالت یک کارمند برای حاضر شدن در محل کار یک ساعت زودتر باید از خانه خارج شود؛ یعنی ساعت 5 صبح!.
اگر به طور مثال فردی بخواهد از کرج یا اسلامشهر و یا دیگر شهرهای اطراف به تهران بیاید این زمان دو برابر می شود و حداقل فرد کارمند باید  4 صبح از منزل خارج شود!. با چنین فرضی کارایی این فرد در محل کار با چه کیفیتی خواهد بود.
یا اساساً اگر قرار به پذیرش ارباب رجوع باشد کدام فرد عادی ساعت  6 صبح به اداره ای مراجعه می کند و مسلماً زودتر از ساعت 9 یا 10 با طی مسیر به محل مورد نمی رسد. این یعنی حدود 3 ساعت از ساعت کاری افراد هدر می رود و پیک خدمات دهی و پیگیری امور اداری از ساعت 9 یا 10 الی 12 می باشد.
اگر امورات اداری کشور با روزی دو یا سه ساعت حضور رسمی کارمندان حل و فصل می شود چرا درتمام ایام سال این مدل را پیاده نمی کنیم و حتی ساعت کاری را تغییر نمی دهیم؟!. اگرهم این مدل کارایی ندارد و برای کاهش مصرف برق راه های دیگری هم وجود دارد.