از امروز تکلیف مردم چیست؟

روز گذشته پرونده انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری نیز بسته شد. انتخاباتی که به سبب کشیده شدن به دور دوم و اثرگذاری تبلیغاتی از سوی دو کاندیداها نسبت به دور اول با مشارکت بیشتری همراه شد.

از امروز تکلیف مردم چیست؟

روز گذشته پرونده انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری نیز بسته شد. انتخاباتی که به سبب کشیده شدن به دور دوم و اثرگذاری تبلیغاتی از سوی دو کاندیداها نسبت به دور اول با مشارکت بیشتری همراه شد.
هرچند که افزایش مشارکت موجب عزت و قدرت ملت و کشور تلقی می شود، اما این طور به نظرمی رسد که باز شاهد شکل گیری یک دو قطبی با این پیش فرض که "باید به فلانی رای دهیم تا فلانی رای نیاورد"؛ منطق آرای انتخاباتی گردید. هرچند که به هرحال حق مردم است تا به کاندیدای مورد نظرشان رای دهند اما انتخاب با فراغ بال و بدور از مخدوش شدن سایر اضلاع تشخیص کاندیدای اصلح برای جامعه، سازندگی انتخابات را دوچندان می کند.
اما حرف اصلی بر سر وضعیت و روزگار کشور و ملت است. در زمان مطالعه این متن شاید تاحد زیادی تکلیف شمارش آرا مشخص شده بود و یکی از کاندیداها نسبت به دیگری فاصله گرفته باشد. اما موضوع قابل اهمیت این است که کاندیداها برای فردای بعد از انتخابات خود را آماده کردند.
اینکه طرفداران کاندیدای پیروز جشن بگیرند و چند روزی هم درگیری این مراسمات و تبریک ها باشند امری طبیعی است، اما قرار است از امروز چه تغییری در روند زندگی آنها رخ خواهد داد. آنها که بر در و دیوار نامشان خورده و حضورشان را مصداق رفع تبعیض، رفع گرانی، رفع تحریم، افزایش درآمد مردم، کاهش تورم و ... می دانستند، چه تدبیری برای وضعیت مردم دارند.
در ایام تبلیغات فقط از مشکلات و وعده ها شنیدیم. هرکاندیدایی برای تبلیغات بین مردم می رفت از درد آنها می گفت و قول رفع آن را می داد. اما واقعا چنین است؛ آیا کاندیداها قادرند به تنهایی این کوهی از مشکلات را جابه جا کنند و مردم را از زیر فشار آن خارج سازند.
به نظر نمی رسد چنین توقع و انتظاری منشأ عقلی داشته باشد چرا که اساساً دولت در بحث های مختلف اجرایی و رفع مشکلات عمومی به تنهایی قادر به تأمین نیازها نیست. این به معنای ضعف دولت جدید نیست؛ بلکه باید به این درک رسید که موفقیت و کسب دستاورد در کشور امری تیمی و تعاملی با جامعه است.
به عبارتی شریک اصلی و اول دولت در امر توسعه همه جانبه کشور مردم هستند. بدون مردم هیچ برنامه و چشم اندازی محقق نخواهد شد و متأسفانه این موضوع در بین دولت های مختلف ما فراموش می شود  و در لابه لای  بوروکراسی ها و سیاسی گری ها گم می گردد.
این مشارکت مردم با کم و زیادش، باید برای مسئولان پیام و هشدار باشد. باید این پیام را از جامعه دریافت کرد که آنها بار دیگر از باب تعهداتی که به اعتقادات، ارزش های ملی و مذهبی، جریان شناسی سیاسی و امید به تغییر رویه پای صندق آمده اند. لذا انتظارشان از رئیس جمهور جدید درک این پیام و به کار بستن شیوه های جدید برای رفع مشکلات است.
اما این پیام نیز از سوی جامعه به بدنه حاکمیت و به خصوص در بخش اجرایی مخابره شد که نارضایتی بسیاری در جامعه از بابت وضع موجود وجود دارد و اگر سرباز نمی کند به منزله بی اهمیتی آن نیست. بلکه مردم راه جدیدی برای بیان نارضایتی خود پیدا کرده اند و اینگونه خواسته های خود را به مسئولان عالی کشور بیان می کنند. به هرحال از امروز ایران رئیس جمهوری جدید خواهد داشت و باید دید انتظارهای مردم از سوی فرد منتخب وصول و ترتیب اثر داده می شود یانه!.