بیماران در تنگنای بیمه ها و قوانین

درد و رنج بیماری جز برای شخص بیمار و خانواده اش قابل درک نیست و شاید هم همین عدم درک شرایط موجب بروز برخی مشکلات در عرصه درمان و تأمین هزینه های مالی آن می گردد.

بیماران در تنگنای بیمه ها و قوانین

درد و رنج بیماری جز برای شخص بیمار و خانواده اش قابل درک نیست و شاید هم همین عدم درک شرایط موجب بروز برخی مشکلات در عرصه درمان و تأمین هزینه های مالی آن می گردد.
امروز وضعیت درمان و پزشکی در کشورمان تبدیل به یک چالش بزرگ شده است. بیماران جدای از تحمل درد،مجبور به تحمل رنج مشکلات مالی و هزینه های سنگین درمان است.
بعضا خانواده ها برای تأمین هزینه درمان بیمارشان اقدام به فروش دارایی هایی می کنند که حاصل دسترنج یک عمر تلاششان بوده و چاره ای جز این ندارند.
اما در میان این فشارها و کمبودها انتظار این است که بیمه ها و قوانین حمایتی،بیماران را یاری کنند اما به جای همراهی و همدردی شاهد مانع تراشی و گیر انداختن بیماران در پیچ و خم بوروکراسی هستند.
پیش از هرچیز باید به این نکته اشاره کرد که طی سال های اخیر مدام از سطح پوشش بیمه ها کاسته، هزینه بیمه ها افزایش و قوانین سختگیرانه تر شده است.
امروز بیمه در مواجهه با برخی بیماری ها به راحتی شانه خالی می کنند و یا با تعیین حداقل پوشش حمایتی بار هزینه درمان را از دوش خود بر می دارند. بیمه های سلامت و تأمین اجتماعی نیز در اکثر موارد که هزینه های سنگین دارویی و بیمارستانی حادث می شود اساسا کمکی به بیماران نمی کنند و به قول معروف توانشان در حد سرماخوردگی است!.
از سوی دیگر قوانین و دستورالعمل هایی که وزارت بهداشت برای تعیین بیماری های تحت پوشش در نظر گرفته بروز مشکلات برای مردم را بیشتر کرده است.
این دستورالعمل ها بعضا در حلقه ای محدود دامنه بیماری ها را بسته است و بروز عوارضی غیر از آن سطور مشخص شده را در حوزه شمول حمایت نمی داند!.
بعضا بیمارانی با انجام عمل قلب و یا جراحی های داخلی از سوی بانوان به سبب عدم پیش بینی بروز چنین عمل هایی مشمول پوشش بیمه های تکمیلی و ملی نمی شوند و بیمار هرچقدر هم تلاش کند راه و جایی برای اعتراض و توضیح نخواهد یافت.
اگر در یک جمله تمام این مباحث را خلاصه کنیم می توان گفت  بیمه ها و قوانین حمایت درمانی به جای اینکه در کنار مردم باشند در مقابل آنها هستند و نگاه اقتصادی حاکم بر رسالت اجتماعی آنهاست.