آسیب فیلترینگ برهویت ایرانی

اثرات فیلترینگ اینترنت در ایران را نباید به محدودسازی مخاطب ایرانی در دسترسی به محتوای جهانی دید بلکه از زاویه دیگر، نقش ایران به عنوان حافظ و نگهدارنده میراث زبان فارسی و حتی سایر زبان‌ها و گویش‌های محلی در ایران در عرصه جهانی هم به چالش کشیده است.

آسیب فیلترینگ برهویت ایرانی

اثرات فیلترینگ اینترنت در ایران را نباید به محدودسازی مخاطب ایرانی در دسترسی به محتوای جهانی دید بلکه از زاویه دیگر، نقش ایران به عنوان حافظ و نگهدارنده میراث زبان فارسی و حتی سایر زبان‌ها و گویش‌های محلی در ایران در عرصه جهانی هم به چالش کشیده است.
وقتی ما در ایران بازار محتوا را با شعارهایی همچون اینترنت ملی محدود به داخل کشور می‌کنیم در واقع زبان فارسی را از بازار جهانی جدا می‌کنیم. بر اساس داده‌هایی که از سهم زبان فارسی در وب منتشر می‌شود جایگاه این زبان رو به کاهش است.
 در حال حاضر «فارسی» زبان دهم در وب و زبان نوزدهم در ویکی‌پدیا است. همچنین زبان فارسی در یوتیوب و فیسبوک نیز در زمره زبان‌های پرکاربرد و پرکاربر قرار ندارد.
 بر اساس داده‌هایی که در مورد حجم محتوای فارسی در وب منتشر شده بود، این زبان در دهه نود تا جایگاه پنجم رشد پیدا کرد. در سال ۹۵ سهم زبان فارسی از محتوای وب تا ۸ درصد نیز اعلام شده بود اما به تدریج این جایگاه کاهش پیدا کرد و در سال ۱۴۰۰ محتوای فارسی از دنیای وب حدود ۱.۸ درصد اعلام شد.
به عبارتی  یکی از مهم‌ترین دلایل افول سهم زبان فارسی در وب، فیلترینگ است که به طور کلی باعث شده است حضور ایرانیان در پلتفرم‌های بین‌المللی خصوصاً در لایه تولید محتوا و در لایه مصرف‌کننده کم رنگ بشود یا به تعبیری دیگر حضور ایرانیان در پلتفرم‌های مؤثری از جمله یوتیوب، فیسبوک و اینستاگرام کمتر باشد.
موفقیت پلتفرم‌های جهانی در جذب مخاطب از سراسر دنیا، فرصتی بود که در اختیار شهروندان ایرانی و در نتیجه تولیدکنندگان محتوای فارسی برای تعامل و ارتباط قرار گرفته بود و در نهایت این جامعه فارسی‌زبانان در پلتفرم‌های مختلف، ارتباط فرهنگی را به قدرت فرهنگی کشور در فضای مجازی تبدیل می‌کردند.
اما تصمیم‌گیران داخلی، به جای استفاده از این فرصت، به وسوسه‌ پلتفرم‌سازی موازی دچار شدند. پلتفرم‌هایی که محدود به مرز است و مثلا یک تاجیکستانی یا ایرانی ساکن آن سوی دنیا نمی‌تواند از آن استفاده کند. در اینترنتی که فرض در آن نامحدود بودن ارتباط است، اولین صدمه
به محتوای فارسی از همین بسته بودن اکوسیستم آن ناشی می‌شود.
البته این به معنای دست کشیدن از طراحی پلتفرم های بومی نیست، اما یک اصل در حوزه ارتباطات وجود دارد و آن مصرف کاربردی ابزار طراحی شده جهت ارائه در اقتصاد ارتباطات است. به عبارتی اگر محصولی طراحی شود و در دایره جهانی مورد استقبال و مصرف قرار نگیرد و صرفاً در بین کاربران داخلی مورد استفاده قرار گیرد، نمی توان  آن را در زمره دستاوردهای حوزه ارتباطی و ملی محسوب کرد.
آنچه برای ما اهمیت دارد حفظ این میراث باستانی در جهان ارتباطات امروز است. شاید میراثی همچون ابنیه و آثار تاریخی مورد دستبرد قرار گیرد، اما زبان فارسی گنجی است که هیچ دست بیرونی نمی تواند به آن تعرض کند و یا آن مصادره نماید؛ اما بزرگترین وجه آسیب پذیری آن ناشی از بی توجهی از درون و از سوی پارسی زبانان است.
در هردوره و مقطع زمانی ما به عنوان حافظان این میراث باستانی وظایفی برعهده داریم که اگر به آن مقید نباشیم و رسالت خویش را اجرا نکنیم بخشی از این گنج دست نیافتنی را به باد خواهیم داد و کم کم به زمانی خواهیم رسید که دایره و گستره این زبان محدود و محصور به مرزهای داخلی خواهد شد و کشورها و ملت های منطقه که زبان فارسی را به ارث برده اند براثر بی توجه ما در خاستگاه این میراث، دستخوش تغییرات و هجمه های فرهنگی خواهند شد و در طول زمان شاهد محو شدن این زبان و گویش های متعلق به آن خواهیم بود.
البته این خطر و آسیب در درون نیز وجود دارد و امروز بسیاری از لغات، الفاظ و گویش های زبان فارسی و محلی دستخوش تغییر قرار گرفته است و ضمن آمیختگی با دیگر زبان های خارجی شاهد از دست رفتن اصالت از این میراث هستیم.