رهایی از تحریم ها مطالبه ای ملی است

متأسفانه در روند اخبار و پیگیری رسانه درمورد مسائل مربوط به منافع ملی شاهد واکنش ها و مواضعی از سوی برخی جریان ها هستیم که فراتر از صلاحدید نهادهای عالی کشورعمل می کنند و مسائل و مشکلات کشور را با نگرش مدنظر خود بررسی می کنند.
به عنوان مثال درمورد مسئله FATF دولت نگاه و نگرشی مثبت در راستای بررسی و حل شدن آن در راستای وصل شدن سیستم بانکی و تجاری کشور به بازار جهانی است. امروز وضعیت تجاری و اقتصادی ما
به صورت مبادله کالا با کالا انجام می شود و خبری از ارز آوری حقیقی نیست. چرا که امکان آن وجود ندارد و براساس محدودیت هایی که ما از جانب FATF داریم هیچ کس نمی تواند با ما مرآوده مالی داشته باشد.
این مسئله ارتباطی با روابط ما با غرب ندارد، بلکه درکنار گوشمان کشور دوست و همسایه عراق حتی نمی تواند بدهی ما را از طریق نظام بانکی جهانی ارسال کند. پول نفت ما برای نقد شدن چندین بار در بین واسطه ها دست به دست می شود و هر کشور و گروهی بخشی از آن را برمی دارند و درنهایت به روش های سنتی ارز به دست ما می رسد که هم ارزش آن از بین خواهد رفت و هم گذر زمان ما را از انجام اقدامات به موقع و کیفی محروم می سازد.
در رابطه با این موضوع ما جدای از مسائل تخصصی در
حوزه FATF با مسئله ای اجتماعی مواجهیم که عدم توجه و رسیدگی به آن و حتی جبهه گیری درمقابلش به نفع و صلاح کشور نیست. امروز مردم
سخت ترین شرایط اقتصادی را براساس آنچه به گفته مسئولین اثر محدودیت و تحریم محسوب شود را تحمل کرده اند اما دیگر ظرفیتی برای تاب آوری در برابر فشارهای اقتصادی باقی نمانده است. زندگی و بنیان خانواده های ایرانی براثر تورم و رکود اقتصادی آسیب جدی دیده است و مردم به حق خواستار تغییر این شرایط با رسیدگی به موانع موجود بر سر راه اقتصاد کشور
 هستند.
همانطور که گفته شد جدای از بحث فنی و تخصصی،ملت خواستار تعیین تکلیف FATF هستند و یکی از مسائلی که در زمان انتخابات ملاک انتخابشان بود گشایش ها به واسطه رفع محدودیت های این چنینی بود. اگر چنین مطالبه ای را با نگرش های سیاسی و جناحی نادیده بگیریم و حتی پرداختن به آن را با الفاظی و القابی منفی به مطرح کنندگان نسبت دهیم، ضربه ای جدی بر اعتماد عمومی وارد خواهیم ساخت.
مسلماً FATF برای کشور محاسن و درپاره ای از موارد ممکن است محدودیت هایی برای نظام پولی و اقتصادی کشور ایجاد کند. اما این توجیهی برای نادیده گرفتن مصلحت کشور و مطالبه ای عمومی نیست.
ضمن اینکه می توان چنین مطالبات ملی را از طریق رسانه ملی با حضور کارشناسان و مقامات مخالف و موافق به رای و تفسیر بگذارند تا مردم درمورد دلایل مسکوت گذاشتن این مسئله روشن شوند. اگر محاسن آن بیشتر است مشخص شود و اگر معایبش برای کشور خسارت بار است برای مردم شفاف سازی گردد.
 به هرحال باید این موضوع در دستور کار قوای کشور و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گیرد و برای آن راه چاره یافت ،
نمی توان به صرف اینکه ممکن است برخی محدودیت ها را برای سیستم مالی ما به همراه داشته باشد تمام محاسن و امکان گشایش و رونق اقتصادی کشور را نادیده گرفت. عقلانیت جمعی و تشخیص شرایط کشور و درک وضعیت مردم مسئله ای به غایت ضروری است که تنها با وفاق ملی قابل تفسیر است و هرگونه تفسیر به سلیقه فردی و جناحی موجب آسیب به منافع ملی و ملت می گردد.