ضرورت واقع گرایی در دستگاه دیپلماسی

استفاده از ابزار و سیاست های تبلیغاتی شاید جهت تأمین خوراک داخلی کاربرد داشته باشد، اما قطعاً هرگونه تبلیغات بی پشتوانه در زمانی کوتاه خود را نمایان خواهد ساخت و تبعات آن موجب آسیب پذیری اعتماد عمومی خواهد شد.

ضرورت واقع گرایی در دستگاه دیپلماسی

استفاده از ابزار و سیاست های تبلیغاتی شاید جهت تأمین خوراک داخلی کاربرد داشته باشد، اما قطعاً هرگونه تبلیغات بی پشتوانه در زمانی کوتاه خود را نمایان خواهد ساخت و تبعات آن موجب آسیب پذیری اعتماد عمومی خواهد شد.
اما این سبک عملکرد تبلیغاتی در عرصه سیاست خارجی جدای از آسیب بر اعتماد عمومی، منافع ملی کشور را در سطح جهانی از بین خواهد برد. لذا می توان اذعان داشت که عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی جایی برای تبلیغات واهی و بی پشتوانه اعم از بزرگ نمایی و یا موفقیت های کاذب به هیچ عنوان کارایی ندارد و جدای از اینکه موجب خودفریبی می گردد، زمینه از دست رفتن منافع ملی را سبب می گردد.
در وضعیت کنونی که شرایط منطقه ای به شدت حساس و شکننده است، می طلبد که دستگاه دیپلماسی کشور با بهره گیری از واقعیت ها سیاست خارجی کشور را تدوین و در راستای آن به اجرا بگذارد.
مسئله سوریه، لبنان، غزه، یمن، عراق، ترکیه و درکنارآن مواجهه با رژیم صهیونیستی و چالش با تحریم ها و سیاست های مغرضانه غرب در پرونده هسته ای و مهمتر از همه روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده، مجموعه ای چالش ها و وضعیت نا بسامان را برای کشور تداعی می کند که اولین قدم برای رسیدگی و مدیریت آن واقع گرایی است.
اینکه بخواهیم تمام این چالش ها را با تمرکز به برخی مسائل پیش ببریم، جدای از اینکه موجب تضعیف این ارزش ها می گردد، زمینه تضعیف کشور را در تمامی میادین مذکور سبب خواهد شد.
شکی نیست رویکرد دولت ها در خط مشی سیاست خارجی دخیل است؛ کما اینکه در دوره قبل باتوجه به پایگاه ارزشی دولت سیاست خارجی  به گونه ای در میان نگرش های ارزشی و آنچه در میدان واقعیت درحال رخ دادن بود درگیر شد و بعضاً در برخی مسائل این رویکرد حاکم موجب برخی هزینه ها گردید که می توانست به سبک دیگری مدیریت شود.
اهمیت این موضوع اینجاست که امروز کشور در چند میدان مهم درگیر است و اگر نتوانیم با واقع نگری و اولویت دهی به منافع ملی رویکرد مناسبی اتخاذ کنیم، قطعاً با تبعات و آسیب های جدی مواجه خواهیم شد.
پذیرش برخی وقایع شاید تلخ باشد، اما قطعاً کمک بزرگی برای برداشتن گام های درست و منطقی در مسیر نیل به اهداف خواهد بود. امروز دستگاه دیپلماسی کشور باید بتواند ازیکسو تحولات منطقه را هضم کند و برای آن برنامه ریزی جدید داشته باشد. پذیرش این مسئله می تواند کشور را از هزینه های احتمالی ناشی از اشتباه محاسباتی و یا هزینه های تحمیلی درامان دارد.شاید گفته شود که ما در بازی خاورمیانه به سبب تحولات پیش آمده بسیاری از فرصت ها و داشته ها را از دست داده ایم؛ اما عالم سیاست و دیپلماسی حرکت بر مدار واقعیت ها و برنامه ریزی برای وضعیت موجود است.
هیچ تضمین ثابتی وجود ندارد که دوستان امروز، دشمنان فردا نباشند و هیچ تضمینی داده نشده که دشمنان امروز در رسته همگرایان فردا نباشند. لذا باید با داشته های خود و با آنچه درعالم واقع حادث شده پیش برویم.
انتظار جدی از دستگاه دیپلماسی و شخص وزیرخارجه کشورمان وجود دارد تا براساس فضاسازی های داخلی و آنچه برخی جریان ها می پسندند، سیاست خارجه کشور را پیش نبرند و تکلیف نگرش خود با وقایع را براساس منافع ملی روشن کنند. اگر امروز رابطه با مصر در برابر تحرکات سیاسی ترکیه مفید است باید با ژنرال السیسی تعامل داشت، حتی اگر دولتی برآمده از کودتا باشد. همانطور که با طالبان براساس منافع ملی تعامل داریم با تحریرالشام نیز باید براساس منافع ملی ارتباط داشت. آنها که می گویند سوریه برای ایران تمام شد درک صحیحی از عالم سیاست ندارند یا نگاهشان محدود به برخی موضوعاتی است که امروز از بین رفته است.