استیضاح به سبب وضع موجود؟!

مدتی است که بحث استیضاح برخی وزرای دولت به خصوص وزیر اقتصاد از سوی نمایندگان مجلس دنبال می شود و این موضوع تبدیل به کشمکشی سیاسی درون خانه ملت مبدل شده است.
 شکی نیست که اصلی ترین منتقد و اصلی ترین متضرر وضع موجود مردم هستند چرا که اگر استیضاح برای جریان های سیاسی تبدیل به یک وزن کشی قدرت مبدل شده، اما برای مردم یک درد توام با فشار مضاعف است که تحمل آن دیگر مقدور
نیست.
اما در همین وضعیت مردم در واکنش های خود به اخبار استیضاح درک می کنند که اولاً وضع موجود حاصل دسترنج این دولت نیست و آنچه به دست دولت جدید سپرده شده چیزی بیش از این نبوده است و دوم اینکه کمتر از 5 ماه از عمر این دولت می گذرد و برای حاکم شدن بر مسائل وقت زیادی نیست. سوم اینکه از همان اولین روز آغاز فعالیت کابینه جدید شاهد بروز حوادثی تلخ در داخل و خارج از کشور بودیم که هرکدام برای تضعیف حرکت و اختلال در امر مدیریت و برنامه ریزی مانعی بزرگ تلقی می شود.
البته ناگفته نماند همواره درمورد عملکرد نامناسب تیم اقتصادی کشور در دوره جدید انتقاد داشته و داریم، اما این توجیه مناسبی برای تضعیف دولت نیست و اگر درک درستی از وضعیت کشور و تحولات منطقه ای و جهانی داشته باشیم هرگز به دنبال افزایش هزینه ها نخواهیم بود.
برهمین اساس لازم است نسبت به ابزارهای قانونی و کاربرد آنها دقت بیشتری داشته باشیم. شکی نیست که استیضاح و سئوال از رئیس جمهور حق قانونی مجلس است، اما باید در مورد به کار گیری آن دقت نظر بیشتری داشت. نمی توان انتظار داشت برای درمان سرطان از قرص مسکن استفاده کرد و نمی توان انتظار داشت برای سرماخوردگی فرد را شیمی درمانی کنیم!.
اگر دغدغه حقیقی نمایندگان مجلس درد معیشت و وضعیت اقتصادی جامعه است، به نظر باید از ابزارهای نظارتی دیگر درمورد عملکرد دستگاه ها و نهادهای مختلف استفاده کرد تا مانع از هرج و مرج در بازار و افسارگسیختگی تورم شوند.
امروز نجات کشور و اقتصاد نیازمند استفاده از ابزارهای ترکیبی در میان قوا و نهادهای مختلف می باشد و اینکه چشم به اقدام یک مسئول یا یک قوه و نهاد داشته باشیم اشتباهی بسی بزرگ است. با تمام این اوصاف باید این نکته راهم مورد توجه قرار داد که بخش اعظم انتظار مردم درمورد تغییر وضع موجود متوجه دولت است و به نوعی انتظاری ویژه از دولت جدید دارند.
اگر این انتظار مورد توجه قرار نگیرد و اقدامات لازم جهت امید بخشی و تغییر رخ ندهد قطعاً بی اعتمادی گسترده و ازهم گسیختگی بنیان خانواده ها  در جامعه رخ می دهد و دیگر نمی توان این عارضه را به سادگی جبران نمود.