وقتی از گران‌شدن ‌حرف می‌زنیم، دقیقا درباره چه حرف می‌زنیم؟!

نتیجه همه آن‌چه این‌جا قصد نوشتنش را داریم، این است که گرانی، نه فقط عوارض مختلف جانی و مالی دارد که در واقع می‌تواند موجب پدید آمدن مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز بشود. بیایید این مطلب را با یک‌ مثال شروع کنیم؛ فردی یک‌خودروی پراید دارد که تا یک‌سال و اندی پیش، قیمتش تا ۲۰، ۲۵ میلیون می‌رسید؛ خودرویی که طبعا و با توجه به استانداردهای جهانی، حتی به کمتر از همین میزان هم نمی‌ارزد. اما حالا این خودرو، در یک جهش عجیب به قیمت نجومی بالاتر از ۱۲۰ میلیون تومان رسیده، آیا این جهش قیمت، موجب لاکچری شدن پراید شده؟ یا زمینه را برای انواع شوخی‌های دردناک اقتصادی و طعنه‌های مختلف در رابطه با عدم توانایی برخی مسئولان در کنترل تورم و قیمت‌ها_ سست شدن پایه‌های اعتماد سرمایه اجتماعی_ و نیز دو خودروسازی انحصاری کشور و بروز حوادث ناگوار برای دارندگان و سرنشینان پراید، فراهم کرده است؟


نتیجه همه آن‌چه این‌جا قصد نوشتنش را داریم، این است که گرانی، نه فقط عوارض مختلف جانی  و مالی دارد که در واقع می‌تواند موجب پدید آمدن مشکلات فرهنگی و اجتماعی نیز بشود.  بیایید این مطلب را با یک‌ مثال شروع کنیم؛ فردی یک‌خودروی پراید دارد که تا یک‌سال و اندی پیش، قیمتش تا ۲۰، ۲۵ میلیون می‌رسید؛ خودرویی که طبعا و با توجه به استانداردهای جهانی، حتی به کمتر از همین میزان هم نمی‌ارزد. اما حالا این خودرو، در یک جهش عجیب به قیمت نجومی بالاتر از ۱۲۰ میلیون تومان رسیده، آیا این جهش قیمت، موجب لاکچری شدن پراید شده؟ یا زمینه را برای انواع شوخی‌های دردناک اقتصادی و طعنه‌های مختلف در رابطه با عدم توانایی برخی مسئولان در کنترل تورم و قیمت‌ها_ سست شدن پایه‌های اعتماد سرمایه اجتماعی_ و نیز دو خودروسازی انحصاری کشور و بروز حوادث ناگوار برای دارندگان و سرنشینان پراید، فراهم کرده است؟
اگر همین مثال را دنبال کنیم، به جایی می‌رسیم که مالک یک‌خودروی پراید ۱۲۰ میلیونی، نه فقط احساس لاکچری بودن، ندارد که درگیر مشکلات خاص دیگری در رابطه با تعمیر خودروی خود هم شده است؛ قطعات یا کمیاب شده‌اند یا به همان نسبت گران. یک دارنده پراید برای خرید یک عدد لاستیک، در ارزان‌ترین حالتش، باید چیزی در حدود 500 هزار تومان بپردازد. در واقع، دارنده متوسط‌الحال پرایدِ بالای ۱۰۰ میلیون تومان، برای یک جفت لاستیک معمولی باید حدود یک میلیون تومان بپردازد؛ اگر و اگر لاستیک استانداردی پیدا کند که تاریخ مصرفش هم نگذشته باشد. همین مثال را تعمیم بدهیم در مورد خودروهای بزرگ‌تری_انواع اتوبوس‌ها و کامیون‌ها_  که در جاده‌ها و در مسیر حمل مسافر یا توزیع انواع کالاها، مشغول به کار هستند. خودروهای مسافربری و حمل کالایی که به‌شدت گران شده‌اند و با گرانی قطعات دست و پنجه نرم‌ می‌کنند و گاهی عطای تعمیر و تهیه قطعات سالم و دست اول را به لقای‌شان بخشیده و در نتیجه، با بروز تصادفات در جاده‌های کشور، موجب حوادث جانی و‌ مالی فراوان می‌شوند._پدیده فرهنگی؛ عدم توجه به الزامات اخلاقی در استفاده از وسیله حمل و نقل_. گران شدن یک کالا، فقط گران شدن آن کالا نیست؛ بلکه پدیدآورنده زنجیره بسیار طولانی از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، جانی و حتی فرهنگی است، فرهنگی از آن جهت که ذهن درگیر مشکلات اقتصادی، ناخودآگاه در هزارتویی از موانع از گرانی‌ها و عوارض حاصل از آن سرگردان است که ممکن است ناخودآگاه یا حتی آگاهانه، دست به اعمالی چون روی آوردن به کالاهای دست چندم و غیراستاندارد، غش در گرفتن معاینه فنی، دیر اقدام کردن برای تعمیر و در نتیجه آلوده کردن محیط زیست و در نهایت از یاد بردن ایمنی خودرو شود و آن‌چه در عمل روی می‌دهد از دست دادن جان و مال است یا افزوده شدن بر تعداد معلولان جسمی و گاهی ذهنی حاصل از تصادفات مختلف شهری و جاده‌ای.
حالا دیگر هر حادثه و عارضه جانی، مالی، اخلاقی و فرهنگی، بر عهده برخی مسئولانی است که آن‌چنانکه باید و شاید یا کنترلی بر قیمت کالاها ندارند و یا هر روز از تعداد کالاهای مشمول ارز ۴۲۰۰ تومانی دولتی_ که البته در مواردی مفسده‌های فراوان نیز داشت _ کاسته و موجب رشد فزاینده تورم و حباب و گرانی می‌شوند، بی‌آنکه به حلقه‌های حاصل از چنین تصمیم‌هایی توجه داشته باشند، که موجب طولانی‌تر شدن زنجیره عوارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تصمیم‌های‌شان در سطح جامعه و در ذهن و روح و روان انسان ایرانی می‌شود.