شب قدر؛ نه چشم بي‌خواب که دلي بيدار و ضميري روشن مي‌طلبد

يك نكته از هزاران

شرايط ويژه کشور؛ اپيدمي يک بيماري جهاني، تحريم، بحران اقتصادي، بحران بيکاري، تورم فزاينده و... بحران مديريت، موجب شده است در برخي موارد مهم رشته کنترل از دست و تدبير مسئولان خارج شود و به بيراهه رود.

 

    شرايط ويژه کشور؛ اپيدمي يک بيماري جهاني، تحريم، بحران اقتصادي، بحران بيکاري، تورم فزاينده و... بحران مديريت، موجب شده است در برخي موارد مهم رشته کنترل از دست و تدبير مسئولان خارج شود و به بيراهه رود.

    شرايط کرونايي، در روزهاي نزديک به شب‌هاي قدر، برخي را نگران نحوه اجراي اين شب‌ها کرده است که دوست‌تر مي‌دارند آن‌را در مکاني مقدس مانند مسجد و حرم و در ميان جمع مومنان اجرا کنند تا مگر احساس و حال معنوي بهتر و بيشتري را تجربه کنند.

    اما چرا آن دسته اندک از مسئولان و متولياني که خود با تب‌وتاب و هياهو اين شب‌ها را به بي‌خوابي مي‌گذرانند، آن برخي از مسئولاني که خود و اطرافيان‌شان مدتي است دچار بي‌اخلاقي‌هاي اقتصادي تلنبار شده‌اي هستند که ديگر مسئولان دلسوز و مدبر براي جلوگيري از ادامه اين روند، هر طريق و هر روشي که در پيش مي‌گيرند، به جايي نمي‌رسد، چرا بهره‌اي از اين بي‌خوابي براي رهايي از روند اختلاس، ارتشا، لابي‌گري و رانت، نمي‌بندند و قدرسال گذشته‌شان با قدر سال آينده‌شان، هيچ فرقي نمي‌کند؟ چرا چسبيدن به پوسته اعتقاد- و نه ايمان قلبي- اين روزها بازار داغي دارد و کسي از الزامات و واجبات عملي ايمان سخن به ميان نمي‌آورد؟

    به گفته يکي از نمايندگان مجلس چرا شب قدر برخي، بر بي‌اخلاقي‌هاي اقتصادي‌شان تاثيري نمي‌گذارد؟ چرا موجب نمي‌شود که اين برخي، به قلب و مغز ايمان راه يابند و متوجه شوند که حق‌الناس-قاچاق، اختلاس، رانت و ...- آن چيزي نيست که شب قدر آنان را به سپيده رستگاري برساند؟!

    اگراين برخي از مسئولان و متوليان عنايت و ارادتي به مراسم عبادي دارند به اذعان اين نماينده مجلس، بايد خروجي‌اش«پيمان بستن قاطع با خدا باشد، تا بتوانيم قدري براي خودمان تعيين کنيم که برازنده مسلماني و شيعه بودن و لياقت جامعه اسلامي ما باشد.» نتيجه اين چشم‌هاي بي‌خواب، بايد دل‌هاي بيداري باشد که براي جامعه اسلامي وشهروندان مسلمانش، بسوزد و از جان مايه بگذارد. نتيجه‌اش بايد رها کردن راه‌هاي فرعي و انحرافي و انصراف از هزينه کردن دين براي دنيا باشد؛ يعني خوب کردن حال مردم به‌عنوان يک مسئول که مقام و صندلي‌اش بيش از آن‎که براي تکيه زدن باشد، براي به دوش کشيدن اين بار سنگين –مسئوليت- است و فرصتي است تا ايمان و قلب خود را در ترازوي اين مسئوليت سنگين بسنجد، چنان بسنجد که در اين ترازو، ذره‌اي در سبکي و سنگيني‌اش، از تعادل خارج نشود. اين شب قدري است که براي ما تقدير شده است؛ شب‌هايي که بايد متوجه‌مان شويم که درهر صحنه و مقامي از مسئوليت، به هرحال دست‌مان پيش ذات اقدس او، رو شده است و کافي است اين روشدگي و زير نظر بودن را با دل و جان باور کنيم؛ آن‌گاه، به اذعان همان نماينده مجلس:« بعد از 40 سال قدرما نبايد اين چيزي باشد که در آن قرار گرفته‌ايم؛ اگر بيدار مي‌مانيم و با خدا راز و نياز مي‌کنيم راز و نيازي بکنيم که فساد، ظلم، بي‌انصافي و بداخلاقي را در جامعه از ريشه برکنيم. آن زمان است که با خداي خود راست‌گو بوده‌ايم و راست گفتيم.»