چرا الزام دولتي‌ها براي درج آگهي در روزنامه‌ها لغو مي‌شود؟

نه فقط روزنامه، كه در يك عنوانِ كلي، مطبوعات، ركن چهارم دموكراسي هستند و وجود و حضور فعالانه مطبوعات در هر كشوري، يكي از شاخصه‌هاي مهم توسعه و پيشرفت فرهنگي هر جامعه است.


نه فقط روزنامه، كه در يك عنوانِ كلي، مطبوعات، ركن چهارم دموكراسي هستند و وجود و حضور فعالانه مطبوعات در هر كشوري، يكي از شاخصه‌هاي مهم توسعه و پيشرفت فرهنگي هر جامعه است. در عصر انفجاراطلاعات، وظيفه روزنامه و روزنامه‌نگاري ديگر تنها انتشار اخبار و اطلاعات نيست، چرا كه مردم به‌واسطه دسترسي به انواع و اقسام فضاها و شبكه‌هاي اجتماعيِ مجازي  و در يك معنا به دليل فراگيرشدن سوشال مدياهاي مجازي، در آني از لحظه، به هر خبري مي‌توانند
دست يابند.
روزنامه‌نگاري، امروز از وظايف پيشين خود فراتر رفته و گام در راه تحليل، تفسير، جستارنويسي، مصاحبه و تهيه گزارش‌هاي مختلف در زمينه‌هاي گوناگون و متنوعي نهاده است و هر چه‌قدر هم كه فضاهاي مجازي جاي خود را در دنياي خبر و اطلاع‌رساني باز كرده باشند، اما روزنامه مكتوب با بازتعريف وظايف خود وارد عرصه‌هاي گسترده‌ترِديگري شده است.
 اما شوربختانه در وضعيت بحراني تحريم‌هاي مختلف، روزنامه‌ها، دچار وضعيتي نامتعادل و لرزان شده اند، به دليل گراني كاغذ و برخي مشكلات اقتصادي و خاص ديگر، برخي تعطيل كرده‌اند، برخي تعديل كرده‌اند و بسياري از صفحات خود كاسته‌اند. در اين شرايط متلاطم اقتصادي، گرفتن حق چاپ آگهي از روزنامه‌ها، به‌عنوان يك منبع درآمد حداقلي، جفاي بزرگي است در حق اين صنف؛ جفايي كه تحت چنين شرايط اقتصادي كه مطبوعات درگير آن شده‌اند، هرگز از دولت انتظارش نمي‌رفت.
اينك پرسش اين است كه جامعه و صنف روزنامه و روزنامه‌نگاران، با حذف آگهي‌هاي دولتي، در شرايطي كه از تعداد آگهي‌هاي خصوصي نيز كاسته شده، چگونه بايد از پس دخل‌وخرج خويش و آن چند نيرويِ اندكِ بازمانده‌شان، برآيند؟ طبعا انتظار جامعه مطبوعات از دولت حمايت بيشتر براي حفظ ركن چهارم دموكراسي است و نه تضعيف آن.