۸۴ درصد كودكان كار، ايراني نيستند و هويت آنان ثبت نشده است!

رئیس سازمان بهزیستی کشور گفته است:«۸۴ درصد کودکان کار تهران، ایرانی نیستند.» به گفته عضو هیات رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس، برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری، آمار کودکان کار ایران را در سال ۹۵، بین ۳ تا ۷ میلیون نفر عنوان می‌کنند.


رئیس سازمان بهزیستی کشور گفته است:«84 درصد کودکان کار تهران، ایرانی نیستند.» به گفته عضو هیات رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس، برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری، آمار کودکان کار ایران را در سال 95، بین 3 تا 7 میلیون نفر عنوان می‌کنند. كه اگر با همين روند پيش برويم، اين تعداد در سال 1405، به 12 ميليون نفر خواهد رسيد. حال با توجه به اين آمار و از آن‎جا كه اغلب کودکان کارهیچ‎گونه ثبت هویتی ندارند؛ آمار دقیقی در این زمینه نمی‎توان ارائه کرد، رئیس سازمان بهزیستی کشور مي‌گويد حدود 84 درصد اين كودكان، ايراني نيستند. چگونه ممكن است در حالي‌كه اين كودكان هيچ‌گونه ثبت هويتي ندارند، با چنين آمار دقيقي در مورد غيرايراني بودن آن مواجه ‌شويم و آيا غيرايراني بودن آنان، و يا اعلام اين مطلب، بدين معني نيست كه بخواهيم بگوئيم تعداد كمي از فرزندان ايران‌زمين، در رديف كودكان كار قرار مي‌گيرند؟ البته كه نهايت آرزوي هر ايراني اين است كه كودكان اين سرزمين در وضعيت اقتصادي، فرهنگي و بهداشتي و اجتماعي مناسبي روزگار بگذرانند، در عين اينكه فرزندان ديگر كشورهاي همسايه كه به‌صورت قاچاق وارد كشور شده‌اند، نيز نيازمند حمايت‌هاي مختلف هستند تا از اين وضعيت ناگوار خلاص شوند. با وجود تعداد زياد اين كودكان، اما به گفته رئیس سازمان بهزیستی کشور در طرح ساماندهی که در چند ماه اخیر در شهر تهران انجام شده، حدود
۵۰۰ کودک ساماندهی شدند و از بین آن‌ها حدود ۸۴ درصد کودکانی هستند که تبعه افغانستان هستند. سامان دادن تنها 500 كودك از ميان حدود 7 ميليون نفر، نشان مي‌دهد كه اين كار بزرگ، نيازمند سرعت و حمايت بيشتر از سوي متوليان امر است. اين كودكان حتي اگر تبعه كشورهاي همسايه هم باشند، با حضور در خيابان‌ها، با زباله‌گردي و قرار گرفتن در معرض انواع كارهاي سخت مانند بازيافت زباله و نيز مشاغل زيرزميني كه اغلب قابل شناسايي و رديابي هم نيستند، مي‌توانند حامل و ناقل انواع بيماري‌هاي مسري باشند. اما آن‌چنان كه اين مقام اشاره كرده، شوربختانه:« جمع‌آوری کودکان کار با توجه به کثرت این کودکان  و نیز گستردگی این آسیب اجتماعی عملا امکان‌پذیر نیست.»‌
اين در حاليست كه برخي از مسئولان در گذشته وحال، با جمع‌آوري و سامان دادن اين كودكان مخالف‌اند و معتقدند، جمع‌آوري اين كودكان از سطح شهر، آنان را به‌سوي مشاغل غيرقانوني و زيرزمين سوق مي‌دهد. آيا اين دليل، بايد بگذاريم اين كودكان، هم‌چنان در سطح شهر پراكنده باشند و از خير سامان دادن آن‌ها بگذريم؟ جالب‌تر اين‌كه در سال 96، عضو هیات رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس، گفته:« درخصوص این طرح
- جمع آوري كودكان كار از سطح شهر- بیشترین آسیب متوجه دخترانی است که به‌عنوان کودک کار در خیابان کار می‌کنند، بنابراین ممکن است با طرح جمع‌آوری کودکان کار، حتی تعداد ازدواج‌های زیر 15 سال دختران به شکل تصاعدی بالا برود.»