ترسی از برکناری و اخراج ندارم

اسکوچیچ:

سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با بیان اینکه تشنه شروع مسابقات و بازی‌های این تیم است، گفت: از انجام ریسک و تغییر نمی‌ترسم و نگران برکناری‌ام نبوده‌ام.

ترسی از برکناری و اخراج ندارم

سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با بیان اینکه تشنه شروع مسابقات و بازی‌های این تیم است، گفت: از انجام ریسک و تغییر نمی‌ترسم و نگران برکناری‌ام نبوده‌ام.
دراگان اسکوچیچ درباره اینکه چطور فوتبالیست و سپس مربی شده است، گفت: خیلی خوشحالم در مسیر مربیگری هستم. کارم را انجام می‌دهم چون عاشق آن هستم. وقتی عاشق چیزی هستید نمی‌توانید برایش دلیل واضحی پیدا کنید. شاید محیط خیلی تاثیرگذار باشد. علاقه پدر من به فوتبال خیلی تاثیرگذار بود.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران درباره اینکه چقدر قادر است به ترسش برای ایجاد تغییر و ورود به دنیای ناشناخته غلبه کند، تصریح کرد: مربیان را به دو دسته تقسیم می‌کنم. کسانی که از ریسک می‌ترسند و کسانی که نمی‌ترسند. من از کسانی هستم که نمی‌ترسم. در هر دو بازی با تیم ملی ایران، سیستم تیم را عوض کردم. به حرف ذهنم گوش می‌دهم و عمل می‌کنم. ذات انسان شاید ترجیح بدهد تغییر را نپذیرد ولی بهتر است آدم تغییرات را در راستای هدفش انجام بدهد.
اسکوچیچ تاکید کرد: هیچ موقع نگران این نبوده‌ام که کارم را از دست بدهم ولی نگران این بوده‌ام شخصیتم را از دست بدهم. برای همین از تغییر، ترس ندارم و سعی می‌کنم از مراحل مربیگری لذت ببرم. شخصیت مهمترین چیزی است که انسان دارد. سعی می‌کنم کارهایم را اخلاقی و صادقانه انجام بدهم و روی کارهایی که توانایی تغییرش را دارم تمرکز می‌کنم.
وی در پاسخ به این سوال که چطور تیمش را با حضور ستاره‌ها بالانس و یک دست می‌کند؟ اظهار کرد: شاید بعضی اوقات سخت باشد. یکی از علت‌هایش به مدل ذهنی ستاره‌ها بر می‌گردد. آنها انتظار دارند سرمربی رفتار متفاوتی با آنها نسبت به بقیه داشته باشد. سعی می‌کنم با همه رفتاری یکسان داشته باشم. سعی می‌کنم با روابط فردی با بازیکنان این بالانس را برقرار کنم.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در واکنش به تصمیم یک سرمربی برای انتخاب بازیکنان نهایی و لیست اصلی تصریح کرد: خط زدن یک بازیکن کار بسیار سختی است. دستیاران سرمربی می‌توانند با همه بازیکنان خوب باشند ولی سرمربی با تصمیماتش ممکن است روابط با بازیکنان را متفاوت کند. این تصمیم، سخت و زمان‌بر است. سعی می‌کنم زمان زیادی بگذارم. وقتی شکست می‌خوریم خبرنگاران هم از کسانی که بازی نکرده‌اند، می‌پرسند. اینها تفاوت نظر است. بازیکنان به خودشان فکر می‌کنند ولی من باید به کل تیم فکر کنم.
اسکوچیچ درباره اینکه اگر یک مهاجم دروازه خالی را به اوت بزند و یا یک دروازه بان اشتباه مهلک مرتکب شود رفتارش با آنها چگونه خواهد بود؟ گفت: این اتفاقی است که می‌افتد ولی اگر سه، چهار بار تکرار شود قطعاً بازیکن را بیرون می‌کنم. فوتبال خیلی ساده است. یک دروازه بان و یک مهاجم خوب داشته باش و بقیه اش را من سازماندهی می‌کنم. (با خنده)
«چرا فوتبال محبوب ترین ورزش در کل دنیا است؟» اسکوچیچ در پاسخ به این سوال اظهار کرد: علاقه به بازی کردن شاید در ذهن تمام مردم باشد ولی اینکه چرا فوتبال در ذهن مردم برجسته شده است را نمی دانم. خیلی عجیب است که دو هوادار فوتبال که ممکن است هم را نشناسند به خاطر اتفاق درون زمین هم را در آغوش می‌گیرند. آلبرکامو می‌گوید فوتبال شبیه به زندگی است. او می‌گوید چیزهایی که در زندگی یاد گرفتم را می‌توانستم در زمین فوتبال ببینم. برای من هم همین است.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران با اشاره به آثار و صدمات کرونا به فوتبال تاکید کرد: کرونا خیلی به فوتبال لطمه زده است. یک استادیوم پر از تماشاگر، انرژی زیادی به بازیکنان منتقل می‌کند. ما و بازیکنان برای هواداران بازی می‌کنیم. به خاطر کرونا خیلی بازی‌ها عقب می‌افتد. تشنه این هستم که بازی‌های تیم ملی شروع شود. خسته شدم از بس آنالیز کردم! دوست دارم کارهایی که می‌کنیم و آنالیزهایی که انجام می‌دهیم را در زمین پیاده کنم.
وی درباره شرایط تیم ملی فوتبال ایران خاطرنشان کرد: یک سال است که سرمربی تیم ملی هستم و فقط دو بازی دوستانه داشتیم. خوشبختانه دو بازی را بردیم. قبل از آنکه سرمربی تیم ملی ایران شوم، این تیم یکسری باخت داشت که مسئولیت ما را سخت‌تر می‌کند. فرصت هیچ اشتباهی نداریم. مربیگیری در باشگاه با تیم ملی فرق می‌کند. باید خیلی تلاش کنیم تا موفق شویم.
اسکوچیچ که میهمان برنامه «کتاب باز» بود، در ابتدای حضورش در استودیو این برنامه که پر از کتاب است، گفت: بورخس (نویسنده) می‌گفت تصویری که از بهشت دارد جایی است پر از کتاب. البته بورخس خیلی نویسنده مورد علاقه ام نیست. او یکسری جملات دارد که مورد پسندم نیست. مثلاً گفته بود "چیزهای احمقانه زیادی وجود دارد که مردم به آن علاقه دارند و یکی از آنها فوتبال است". وقتی این را شنیدم، بورخس از چشمم افتاد.