عدم نظارت بر فرافکنی ها و تخریب افکار عمومی

بد روزگاری را سپری می کنیم؛ مردم خسته از سوء مدیریت ها؛ مسئولان و سیاسیون پر انرژی برای رسیدن به قدرت. زمانی انتقادات رسانه ها از مسئولان به منزله سیاه نمایی تلقی می شد، اما امروز باید از جریان های سیاسی و افراد با گرایشات مختلف سیاسی که بعضاً مسئولیت هم دارند،خواست که بی جهت و از سر خودنمایی و یا تخریب طرف مقابل، آتش به خرمن اعتماد عمومی و حتی حیثیت افراد مسئول و غیر مسئول نزنند.

عدم نظارت بر فرافکنی ها و تخریب افکار عمومی

بد روزگاری را سپری می کنیم؛ مردم خسته از سوء مدیریت ها؛ مسئولان و سیاسیون پر انرژی برای رسیدن به قدرت. زمانی انتقادات رسانه ها از مسئولان به منزله سیاه نمایی تلقی می شد، اما امروز باید از جریان های سیاسی و افراد با گرایشات مختلف سیاسی که بعضاً مسئولیت هم دارند،خواست که بی جهت و از سر خودنمایی و یا تخریب طرف مقابل، آتش به خرمن اعتماد عمومی و حتی حیثیت افراد مسئول و غیر مسئول نزنند. 

امروز با داغ شدن بازار انتخابات و حضور جریان های سیاسی در یک رقابت غیراصولی، آتش این خرمن اعتماد عمومی شعله ور گشته و آتش بیاران معرکه ابایی از اهانت و تهمت و دادن آدرس های غلط به جامعه برای تخریب چهره های مختلف در کشور ندارند. چرا که کشور با انبوهی از مشکلات در عرصه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی مواجه است و مردم کمرخم کرده در زیر بار این مشکلات هستند. لذا خیلی راحت است که در این ایام شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد و به طرق مختلف ناکارآمدی های اجرایی و نظارتی را به گردن این و آن انداخت و فرار رو به جلو را در دستور کار قرارداد.
می بینیم که هر روز بخشی از جامعه اعم از بازنشستگان، پرستاران، معلمان، کارگران و مالباختگان بورس و ... به سبب نارضایتی از وضعیتشان و یا از دست دادن دارایی خود جلوی این نهاد و آن سازمان تجمع 
می کنند تا به حق و حقوق خود برسند. حال در این وضعیت آنها که مسئولیت برعهده داشته اند و صرفاً برای ادای وظیفه نظارت بر حقوق و اموال ملت مسئولیت دارند و یا حامیان و دستگاه پروپاگاندای آنها، انگشت اتهام به سمت این و آن می گیرد و مدام آدرس دیگران را برای پیگیری امور به مردم می دهند!. اینکه به مردم گفته شود حق و حقوقتان به خاطر رفتار و عملکرد فلان دستگاه و فلان اشخاص به باد رفته است این ابهام را به وجود می آورد که نقش و مسئولیت عاملان و کارگزاران اصلی چه بوده است؟! اگر صندوق بازنشستگی دچار فساد شده، پس نقش مسئولان آن نهاد و نهادهای بالادستی آن چه بوده؟ اگر اموال مردم در بورس به باد رفته پس نقش مسئولان اصلی و کارگزار در بورس چه بوده؟ آیا آنها وظیفه ای به جز صیانت از حق و حقوق مردم دارند که امروز مشکلات را با فرافکنی به گردن این و آن می اندازند و تمام روال اداری و ساختار نظارتی موجود را زیر سئوال می برند.
همانطور که گفته شد در این میان تعمداً نام اشخاص و نهادهایی برده 
می شود که با موضوع نامرتبط هستند اما از آنجا که هدف تخریب و 
سیاه نمایی است، بعضاً حیثیت و آبروی افراد مورد خدشه قرار می گیرد. اینکه بخواهیم مدام ناکارآمدی های مدیریتی را به گردن این و آن بیندازیم و دیگران را مقصر جلوه دهیم، شاید چند صباحی افکارعمومی را 
مشغول سازد اما آسیب حقیقی را بر وجهه نظام و دلسوزان واقعی آن  وارد خواهد ساخت.مسلماً نمی توان انتظار داشت که بداخلاقان سیاسی دست از تخریب های خود بردارند چرا که هدف و نیت آنها توجیه کننده هر اقدامی است. اما انتظار از دستگاه عدالت است تا در مقابل این هجمه های فرافکنانه و مخرب که اعتماد عمومی را خدشه دار می کند، حساسیت نشان دهد و با اعمال قانون مانع از این فرصت طلبی ها و سواستفاده های تبلیغاتی گردد. امروز در فصل انتخابات بسیار ضرورت دارد تا دستگاه قضا با رویکرد عدالت محوری که تاکنون داشته به این موضوع ورود کند و هر گونه ادعا و تهمت و افترا از سوی مطرح کنندگان را مورد بازخواست قرار دهد تا هزینه بی سند و استدلال حرف زدن برای جریان های سیاسی افزایش یابد.