"طمع" را برای خود عادی نکنیم!

داشتن وضعیت مالی و اقتصادی مناسب و در اصطلاح ثروتمند بودن در ذات چیز بدی نیست و حتی در روایات مذهبی اسلامی نیز به داشتن ثروت برای زندگی مناسب نیز اشاره شده است. اما در هر آئین و مسلکی طمع ورزی و حرص زدن برای کسب مال مذموم است. چرا که طمع خصلتی است که محدود به کسب مال نمی ماند و همچون آتشی است که در دل جنگ می افتد و خشک و تر را باهم می سوزاند و با خود خصایص ناصواب دیگری را نیز به همراه دارد تا جایی که بعضاً فرد طماع را به

"طمع" را برای خود عادی نکنیم!

داشتن وضعیت مالی و اقتصادی مناسب و در اصطلاح ثروتمند بودن در ذات چیز بدی نیست و حتی در روایات مذهبی اسلامی نیز به داشتن ثروت برای زندگی مناسب نیز اشاره شده است. اما در هر آئین و مسلکی طمع ورزی و حرص زدن برای کسب مال مذموم است. چرا که طمع خصلتی است که محدود به کسب مال نمی ماند و همچون آتشی است که در دل جنگ می افتد و خشک و تر را باهم می سوزاند و با خود خصایص ناصواب دیگری را نیز به همراه دارد تا جایی که بعضاً فرد طماع را به
خون ریزی و قتل نیز مجاب می کند!
حال اگر این طمع ورزی به سطح اقشار جامعه کشیده شود تبعات جبران ناپذیری برای بنیان های اخلاقی و ارزش های مذهبی و ملی خواهد داشت و مهمتر از همه اینکه آرامش جامعه را ازبین خواهد برد.
حال با چنین آفتی چه باید کرد؟ بخش عمده ای از راه حل این معضل به عملکرد و برنامه های مدیران در ایجاد حداقل های معیشت و آرامش برای جامعه بستگی دارد. چراکه جامعه ای که درگیر معیشت و نان شب باشد نگران وضعیت شکننده خود است و مدام سعی دارد در این رقابت مخرب از دیگران عقب نماند و در این مسیر قطعاً دچار طمع خواهد شد. اما بخش دیگری از
 راه حل این آفت، بسته به رعایت نکات اخلاقی و هنجارهایی است که به صورت
 آموزه های مذهبی و ملی به دست مردم ما رسیده و نیازمند آموزش های خانواده هاست.اگر همین روند عادی سازی شرایط طمع ورزی در کشورمان ادامه یابد،باید نگران سلامت اخلاقی جامعه بود و دیگر نمی توان انتظار همراهی و همیاری اقشار جامعه را بایکدیگر داشت.چراکه هرکس به منافع خود توجه خواهد کرد و وضعیت دیگران برایش اهمیتی نخواهد داشت.