تحولات در مرزهای شمالی با مرکزیت انرژی

تحولات در مرزهای شمالی کشورمان طی یک سال اخیرقطعاً با برنامه ریزی های مشخص از سال های پیش در دستورکار بوده و اگر آن را امری دفعی و تک بعدی برمحور سیاسی و نظامی تلقی کنیم نشانگر عدم درک صحیح از عمق تحولات و نیات گردانندگان این بازی می باشد.

تحولات در مرزهای شمالی با مرکزیت انرژی

تحولات در مرزهای شمالی کشورمان طی یک سال اخیرقطعاً با برنامه ریزی های مشخص از سال های پیش در دستورکار بوده و اگر آن را امری دفعی و تک بعدی برمحور سیاسی و نظامی تلقی کنیم نشانگر عدم درک صحیح از عمق تحولات و نیات گردانندگان این بازی می باشد.
نزدیکی ترکیه به آذربایجان و ایجاد تبلیغات فراوان از سوی دولت اردوغان مبنی بر اشتراکات قومی و زبانی در راستای زنده کردن قدرت سنتی امپراطوری عثمانی، تنها بخشی از این ماجرا و درحقیقت ویترین کار است. اما در لایه های زیرین این سناریو به مولفه هایی همچون "امنیت و ثبات وقیمت انرژی" می رسیم که در جهان امروز بیش از هر موضوع دیگری می تواند وضعیت حکومت را به ثبات و یا چالش برساند.
امروز بحث تأمین انرژی برای کشور ترکیه یکی از حیاتی ترین مولفه های ثبات داخلی و حفظ آرامش برای پیگیری روند توسعه اقتصادی می باشد.
این مسئله باعث شده تا ترکیه یکی از بزرگترین واردکنندگان گاز به صورت خط لوله و گازمایع(LNG) در اروپا باشد. در حال حاضر دولت اردوغان برای تامین انرژی خود در حوزه گاز دو قرارداد بلند مدت با ایران و روسیه و قراردادهای دیگری با الجزایر و نیجریه دارد. قراردادش با ایران 25 ساله است و از سال 2001 آغاز و تا سال 2026 ادامه خواهد داشت که براساس آن ترکیه باید سالانه حداقل 8.5 میلیارد مترمکعب گاز از ایران وارد کند.
اما اکنون با حضور و نفوذ کامل خود در آذربایجان، به تازگی دولت اردوغان از امضای قراردادی سه ساله برای خرید ۱۱ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی با جمهوری آذربایجان خبر داده است. اگرچه این موضوع به لحاظ کارشناسی حوزه انرژی نمی تواند تهدیدی برای ایران باشد، چراکه میزان گاز وارداتی ترکیه از ایران قابل قیاس با میزان گاز وارداتی آذربایجان نیست و عملاً از دست دادن بازار گاز ایران به ضرر ترک ها خواهد بود.
اما مسئله اصلی اینجاست که ترکیه در حال افزایش دسترسی های خود به بازارهای متنوع گازی است و با گسترش بازار واردات انرژی خود از نقاط مختلف،سبد خریدی متنوع خواهد داشت که می تواند از طریق آن بازاریابی معکوس نماید. به عبارتی ترکیه با تعدد تأمین کنندگان گاز خود زین پس به دنبال ایجاد رقابتی چندگانه در حوزه قیمت میان کشورهای تأمین کننده گاز خود خواهد بود.
این مسئله می تواند درحوزه قیمت گذاری برای ایران مسئله ای مهم تلقی شود و اگر از هم اکنون در صدد راه چاره نباشد قطعاً مجبور خواهد بود تا گاز را با تخفیفات بیشتری به ترکیه بفروشد. اما این مسئله به عنوان بن بست صادراتی برای ما نیست و ایران نیز باید به دنبال بازاریابی
گسترده تری در میان کشورهای منطقه و جهان باشد.
همانطور که ترکیه منابع تأمین گازش را بیشتر کرده است،ما نیز باید مشتریان خود در امر صادرات را بیشتر کنیم تا مجبور به تک فروشی و تک گزینه ای در امر صادرات نباشیم. اگر قرار به چانه زنی در روند قراردادهاست نباید خود را دست بسته کنیم تا مجبور ارزان فروشی
گردیم.