مذاکرات را با نتایج از پیش تعیین شده پیش نبریم!

متاسفانه همواره در ادوار مختلف نگاه ما به مذاکرات به سبب واکنش ها و اظهارات برخی مسئولان و کارشناسان سیاسی و رسانه ها با نوعی پیش داوری و نتایج از پیش تعیین شده همراه بوده است. اینکه هنوز مذاکره کنندگان به پای میزمذاکره نرفته اند و یا دورهای اول گفتگوها میان طرفین شکل گرفته است،برخی تحقق خواسته ها و سلایق خود را ملاک ارزیابی مفید برای مذاکرات تعیین می کنند.

مذاکرات را با نتایج از پیش تعیین شده پیش نبریم!

 


 

متاسفانه همواره در ادوار مختلف نگاه ما به مذاکرات به سبب واکنش ها و اظهارات برخی مسئولان و کارشناسان سیاسی و رسانه ها با نوعی پیش داوری و نتایج از پیش تعیین شده همراه بوده است. اینکه هنوز مذاکره کنندگان به پای میزمذاکره نرفته اند و یا دورهای اول گفتگوها میان طرفین شکل گرفته است،برخی تحقق خواسته ها و سلایق خود را ملاک ارزیابی مفید برای مذاکرات تعیین می کنند.
به عنوان مثال در دولت قبل برخی مدعی بودند که حل شدن اختلافات با غرب موجب رفع تحریم ها می شود و این موضوع را به عنوان پیروزی و موفقیت مذاکرات مطرح می ساختند. درحالی که در این مسیر مشکلاتی پیش آمد و تحریم ها نه تنها کاسته نشد که افزایش یافت. اما جریان مذاکرات باردیگر مورد تایید همگان بود که می بایست همواره این گزینه به عنوان راهکار معقول ایران مورد استفاده قرار گیرد تا بهانه های واهی از دست دشمنان گرفته شود.
حال امروز نیز مشاهده می کنیم برخی مذاکرات هسته ای را با نگاهی پیش فرضانه دنبال می کنند و از هم اکنون معتقدند که این مذاکرات بی نتیجه خواهد بود و برای ابراز مخالفت علنی خود با مذاکرات بیان می دارند که پس از بی نتیجه بودن مذاکرات و عدم تحقق برجام باید به سمت تمرکز به شرق حرکت کنیم و نفت را با کشورهایی همچون چین و هند تهاتر کنیم.
البته داشتن برنامه برای مرحله پسامذاکرات امری معقول است و نگاه به شرق نیز مصداق قرار ندادن تمام تخم مرغ ها در یک سبد است.اما اینکه ما برای مذاکرات توقع ایجاد کنیم و یا تکلیفی برآن قید نماییم کار صحیح و منطقی نیست.
باید قدری معقولانه و براساس مشاهدات و شواهد درمورد مسائل موضع گیری و درصورت لزوم راهکار ارائه دهیم. ما طی دهه های گذشته مجموعه ای از بدعهدی ها و کارشکنی ها از سوی شرق و غرب را تجربه کرده ایم و باید به این نتیجه رسیده باشیم که هریک از جریان های قدرت جهانی به دنبال منافع خود هستند و منافع ایران حتی در رده های دو
 و سوم اولویت آنها نیست!.
نمونه هایی از تهاتر را در ادوار گذشته مشاهده کردیم که در ازای نفت، چوب بستنی و سنجاق قفلی و دسته بیل وارد کشور کردیم!.
از سوی دیگر باید براین واقعیت توجه داشته باشیم که حتی درصورت پذیرش برجام و تعلیق و یا لغو تحریم های موجود هیچ شرکت تجاری و صنعتی حاضر به سرمایه گذاری در ایران نیست و هیچ بانکی این ریسک را نمی کند معاملات خارجی با ایران را تأمین مالی کند.چرا که آنها به نوع رفتارهای عینی استناد می کنند و
دیده اند که حتی توافقی همچون برجام که به تأیید سازمان ملل رسید و
تحریم های شورای امنیت را لغو کرد، می تواند از سوی آمریکا و یا هریک از
طرف های غربی نادیده گرفته شود.
لذا ما نیز باید براساس واقعیت ها و نیازها و ضرورت ها در فواصل زمانی مختلف، تصمیمات متناسب با آن زمان را اتخاذ کنیم. اینکه بخواهیم علایق و سلایق خود را در قالب پیش شرط و یا نتایج مذاکرات اعلام کنیم و آن را صحیح و بلاتغییر بدانیم،عملاً خود را محدود و از واقعیت ها منحرف ساخته ایم.