قدرت چانه زنی در مذاکرات را در داخل بیابیم

آنچه از تحولات و واکنش های داخلی و اظهارات مقامات خارجی مشخص است، این طور برداشت می شود که مذاکرات با شیبی ملایم روبه جلو حرکت می کند و برخی اختلافات درحال حل شدن می باشد. این موضوع را می توان در واکنش های بازار ارز نیز مشاهده کرد که طی دو هفته اخیر روند کاهشی را تجربه می کند و متأثر از کلیات مذاکرات قیمت گذاری می شود.

قدرت چانه زنی در مذاکرات را در داخل بیابیم


 

آنچه از تحولات و واکنش های داخلی و اظهارات مقامات خارجی مشخص است، این طور برداشت می شود که مذاکرات با شیبی ملایم روبه جلو حرکت می کند و برخی اختلافات درحال حل شدن می باشد. این موضوع را می توان در واکنش های بازار ارز نیز مشاهده کرد که طی دو هفته اخیر روند کاهشی را تجربه می کند و متأثر از کلیات مذاکرات قیمت گذاری می شود.
این واکنش ها را در دوره های قبل نیز مشاهده و تجربه کرده ایم. آنجا که هر زمان سیگنال های مثبت از مذاکرات مخابره می شد یک حس امیدی در مردم ایجاد می شد و اولین نمود آن را در میزان نرخ ارز مشاهده می کردند.
درهمین زمان همواره برخی در داخل کشور به بهانه مختلف با روند مذاکرات مخالفت می کردند و درصدد پرهزینه بودن و پرخطر جلو دادن هرگونه توافقی با غرب بودند. جالب تر اینکه در ازای این انتقادها، راهکاریی را برای برون رفت کشور از بحران مطرح می کردند که عین بحران افزایی بود.
امروز نیز در این برهه به جایگاهی رسیده ایم که مذاکره کنندگان ما و مقامات خارجی به کلیت مثبت مذاکرات می پردازند و خبرهایی از احتمال توافق طی هفته های آینده می دهند. در همین زمان شاهد صحبت هایی از افزایش درگیری های ایران در منطقه و تجویز درگیری نظامی می شود که مشخص نیست با چه پشتوانه امنیتی و سیاسی و از همه مهمتر عقلانیت نظامی مطرح گردیده است.
جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است که سیاست قدرت نظامیش در چارچوب دکترین دفاعی است و هیچگاه درصدد تنش آفرینی و یا آغازکننده درگیری های نظامی در هیچ جبهه ای نخواهد بود. لذا طرح چنین مسائلی قطعاً ریشه در عقلانیت و استراتژی امنیتی و نظامی کشورمان قرار ندارد. اما سئوال اینجاست که مطرح کنندگان این موضوعات آیا هدفی غیر از تنش آفرینی در روند مذاکرات و توافقات احتمالی در عرصه بین الملل دارند؟!.
این که ما بخواهیم به طور مستقیم وارد یک حرکت نظامی در منطقه شویم و از این طریق قدرت چانه زنی خود را بالا ببریم چطور و چگونه توجیه می شود. جالب تر اینجاست که کشورها و مخالفین ما در منطقه وجهان مدام ایران را به دخالت های نظامی و تحرکات امنیتی در منطقه متهم می کنند و وزارت خارجه مدام در حال تکذیب چنین مواضعی است. آن وقت ما در داخل کشور موضوعاتی را
رسانه ای می کنیم که دقیقا خوراکی برای دشمنان و رسانه های خارجی تلقی می شود.
واقعیت این است که بحث منافع فردی و گروهی همچنان در اولویت جریان های مختلف در قدرت است و هنوز به این عقلانیت نرسیده اند که منافع ملی تأمین کننده منافع تمام ملت ایران و آینده کشور خواهد بود. بااین حال باید اذعان داشت که آنچه ما را در
میز مذاکرات صاحب قدرت و توان چانه زنی خواهد کرد، پشتوانه ای است که مذاکره کنندگان از ملت ایران می گیرند. لذا هرچقدر بتوانیم این همراهی و حمایت عمومی را فراهم سازیم قطعاً در مذاکرات با قدرت بالاتری حضور خواهیم یافت. این اصلی غیرقابل تغییر است و طرح مسائل حاشیه ای تنها موجب تضعیف قدرت ما در عرصه تعاملات
بین المللی و افزایش هزینه برای ملت و کشور خواهد شد.