خواستار پایان جنگ و آتش بس باشیم

روزهای سختی بر جهان می گذرد، حوادث نشان از میل به زایش مجدد اهریمن خشونت در جهان دارد. امروز اروپا را می سوزاند و فردا ممکن است در شرق دور اتفاق افتد و آتش خشم و خشونت در خاورمیانه هم که همیشه روشن است و فقط گاهی زیر خاکستر می رود.

خواستار پایان جنگ و آتش بس باشیم

روزهای سختی بر جهان می گذرد، حوادث نشان از میل به زایش مجدد اهریمن خشونت در جهان دارد. امروز اروپا را می سوزاند و فردا ممکن است در شرق دور اتفاق افتد و آتش خشم و خشونت در خاورمیانه هم که همیشه روشن است و فقط گاهی زیر خاکستر می رود.
بررسی تحولات اوکراین مراد این نوشته نیست، چرا که طی این چند روز و پیش از آن تمامی رسانه های جهان آن را پوشش داده اند و طرفداران جنگ را اقناع کردند که اگر امروز به اوکراین حمله نمی شد معلوم نبود دامنه جنگ احتمالی بعدی میان روسیه و ناتو تا چه حد گسترده و هزینه آور می شد. از سوی دیگر رسانه های مخالف جنگ نیز طرفداران خود را اقناع کردند که روسیه با رویای زنده کردن قدرت شوروی سابق در حال اتفاق افتادن است و به زودی برخوردی جدی با آن صورت خواهد گرفت.
اما آنچه در این میان بی توجه مانده است، وضعیت مردم اوکراین است که قربانی اصلی اختلافات میان دو بلوک قدرت جهانی هستند. ترس و دلهره و فرار از خانه و کاشانه دردی است که اگر هیچکس آن را درک نکند، مردم ایران به خوبی آن را چشیده اند و می دانند که جنگ بر سر هر آرمان و هدفی نهایتاً مخرب است و حتی اگر پیروزی نهایی را صاحب شوی باز جان هزاران تن گرفته شده و ویرانی جای آبادانی کشور را می گیرد.
لذا حمایت ایران در این تحولات باید به گونه ای معقول و منطقی از جنبه دیپلماتیک و همراهی احساسی و عاطفی به لحاظ رویکرد انسانی با مردم باشد. اگرچه رویکرد رسمی کشور در این حوادث اعلام
بی طرفی است اما به هرحال در هر بی طرفی باز جانبداری ها و
همراهی هایی نهفته است. این همراهی های بی طرفانه که تاکنون شاهدش بودیم، جدای از آثار و نتایج سیاسی، نوعی نگرش منفی در جامعه را به وجود خواهد آورد که مناسب حال امروز کشور
نیست.
شکی در این نیست که منازعات و تحریکات ناتو و روسیه این بلا را برسر اوکراین آورده است، اما اگر در حمایت از مردم اوکراین موضع بگیریم و به گونه خواستار پایان جنگ و آتش باشیم و طرفین را به مذاکره و گفتگو ترغیب کنیم قطعاً پذیرش و اقبال عمومی بیشتری در کشور نسبت به موضع گیری به وجود خواهد آمد و در جامعه جهانی نیز در دسته بندی های سیاسی غرب و شرق قرار نمی گیریم و مستقل بودن سیاست خارجی خود برپایه "عزت،حکمت،مصلحت" را نمایان خواهیم
ساخت.
نکته دیگر اینکه متوجه این موضوع باشیم که این جنگ، تقابل میان قدرت نمایی غرب و شرق است و ورود به این منازعه به سبب همطراز نبودن آن با وزن و وضعیت کشورهای دیگر موجب آسیب به آنها خواهد شد. از همین جهت به نحو دیگر نیز باید بی طرفی خود را به عنوان کشوری خواهان صلح و امنیت جهانی نشان دهیم.
درآخر باید بار دیگر به اهمیت پرداختن و حمایت از مردم اوکراین تاکید کنیم،چرا که حمایت از ملت ها هیچگاه موجب هزینه برای کشورهای خارج از جنگ نمی شود.