گره های نامرئی معیشت و اقتصاد به مذاکرات

حیرت آور است درست در زمانی که اعلام می شود "اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکرات وین گره نمی زنیم"، خواسته یا ناخواسته این گره ها زده می شود و در واکنش به اخبار مبهم از مذاکرات شاهد افزایش قیمت دلار و سکه در بازار هستیم و به یکباره و بدون هیچ دلیلی قیمت خودروهای داخلی تا ۴۰ میلیون تومان طی چند روز افزایش می یابد. وقتی اینگونه شاهد تزلزل در بازارهای اثرگذار اقتصادی هستیم، دیگر نیازی به علت و دلیل برای افزایش قیمت گوجه فرنگی ۲۵ هزارتومانی نیست

گره های نامرئی معیشت و اقتصاد به مذاکرات


 

 حیرت آور است درست در زمانی که اعلام می شود "اقتصاد و معیشت مردم را به مذاکرات وین گره نمی زنیم"، خواسته یا ناخواسته این گره ها زده
می شود و در واکنش به اخبار مبهم از مذاکرات شاهد افزایش قیمت دلار و سکه در بازار هستیم و به یکباره و بدون هیچ دلیلی قیمت خودروهای داخلی تا 40 میلیون تومان طی چند روز افزایش می یابد. وقتی اینگونه شاهد تزلزل در بازارهای اثرگذار اقتصادی هستیم، دیگر نیازی به علت و دلیل برای افزایش قیمت گوجه فرنگی 25 هزارتومانی نیست!.
گره زدن یا نزدن اقتصاد به تحولات وین چه شعاری باشد و چه از روی واقعیت، این مسئله را نشان می دهد که مدیریتی موثر برای کنترل اقتصاد وجود ندارد. باید اذعان داشت که دولت نیت کنترل چنین کاری را دارد اما برنامه ها و نظارت ها و برخوردها با واقعیت های اقتصادی کشور مناسب شرایط موجود نیست.
تنها درمورد مسئله قیمت خودرو کافی است به نوع کنش ها و واکنش ها از سوی وزارت صنعت و خودروسازان توجه کنید. به دستور رئیس جمهور و حضور میدانی وزیر صنعت، خودروسازان مکلف
می شوند تا خودروهای دپو شده را به بازار عرضه کنند و خوروسازان گزارش می دهند که چندهزار خودرو را به مشتریان واگذار کرده اند. درحالی که چند روز بعد پلیس راهور گزارش
می دهد که پارکینگ هایی را به خودروسازان تحویل داده و خودروها از پارکینگ خودروسازان به آنجا منتقل می شود و چند روز بعد مجدد شاهد افزایش 10 تا 40 میلیون تومانی محصولاتشان
 هستیم.
قیمت محصولات خوراکی نیزطبق عادتی معمول به صورت روزانه گران می شود و مردم حقی برای اعتراض ندارند چرا که مجبورند بخرند و تنها می توانند کمتر بخرند و برخی اقلام را سفره خود حذف کنند و فریادرس دیگری ندارند.
حال سئوال اینجاست که آیا اقتصاد ومعیشت به مذاکرات گره خورده یا نه. اگر جواب منفی است پس این شرایط و تحولاتی که در کشور شاهدش هستیم برچه اساسی قابل توجیه است. اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده و یا هیچ حادثه ای جز بحران آلودگی هوا در کشور وجود نداشته، چه می شود که به یکباره قیمت دلار و طلا و خودرو افزایش می یابد؟!
اما اگر بپذیریم که مذاکرات با وضعیت اقتصاد و معیشت گره خورده است منطق حکم می کند که یا این گره را بازکنیم و یا ترتیبی جهت حل و فصل آن اتخاذ کنیم تا از این وضعیت نامشخص و بی ثبات اقتصادی رهایی یابیم.
به هرحال نمی توان در این حال بلاتکلیف باقی بمانیم و شاهد فشارهای بی امان بر مردم و سودجویی علنی و غیرعلنی برخی افراد و شرکت ها در این فضای غبارآلود
باشیم.