لزوم محاکمه متخلفین فوتبال

خالی کردن جیب بیت المال، بدون هزینه؛

صدور احکام مختلف علیه باشگاه های فوتبال ایران و متحمل شدن جریمه های سنگین به رویه ای عادی تبدیل شده و دیگر حساسیت هیچ کسی را بر نمی انگیزد. شرایط به گونه ای شده که جریمه نشدن باشگاه های ایرانی و پیروزی در دعاوی حقوقی بین المللی، امری محال تلقی می شود.


 صدور احکام مختلف علیه باشگاه های فوتبال ایران و متحمل شدن جریمه های سنگین به رویه ای عادی تبدیل شده و دیگر حساسیت هیچ کسی را بر نمی انگیزد. شرایط به گونه ای شده که جریمه نشدن باشگاه های ایرانی و پیروزی در دعاوی حقوقی بین المللی، امری محال تلقی می شود.
 فقط علیه دو باشگاه دولتی استقلال و پرسپولیس در دو سال اخیر حدود ۴ میلیون دلار حکم صادر شده است و این رقم خبر از فاجعه ای ساختاری در مدیریت فوتبال ایران می دهد.
 بخشی از این مشکل به تصدی گری دولت در فوتبال بر می گردد و تا زمانی که باشگاه ها از خزانه دولت ارتزاق می کنند هیچ حساسیتی نسبت به دخل
و خرج ها وجود ندارد و مدیران صرفا با سیاست های پوپولیستی، جلب نظر هواداران و هزینه های بی رویه به رتق و فتق امور باشگاه می پردازند.
اما فارغ از دخالت دولت در فوتبال، مسئله ای که باعث شده دو باشگاه پر طرفدار آسیا با این بحران مالی مواجه شوند، ساختار معیوب نظارتی بخش ورزش است. وقتی مدیری بدون پرداخت هیچ گونه
هزینه ای با کوهی از بدهی ها این باشگاه ها را ترک می کند، فضا برای ترک تازی متولیان و مسئولان فراهم می شود. تا کنون دیده نشده که متخلف استقلال و پرسپولیس که تنها میراث شان بدهی های کلان ارزی است، ملزم به پاسخگویی به افکار عمومی و همچنین محکمه های قضایی شوند.
در این شرایط، دور باطلی شکل می گیرد که نتیجه آن را اکنون شاهدیم. بدهی ۸۸ میلیارد تومانی این دو باشگاه به بازیکنان و مربیان خارجی پیشین که قطعا این رقم با رویه فعلی در ماه های آینده افزایش پیدا خواهد کرد و فاجعه آمیزتر اینکه در این شرایط تنگنای اقتصادی کشور، این مبلغ باید از بیت المال پرداخت  شود.
برای گذر از شرایط فعلی در کوتاه مدت، قطعا ورود نهادهای نظارتی و قوه قضائیه الزامی است و مواخذه مسئولان پیشین این دو باشگاه که بدون توجه به درآمدهای محدود، خرج های زیادی را تراشیده اند، زنگ خطر را برای مدیران کنونی به صدا در خواهد آورد.
 اگر دست بردن به جیب بیت المال برای مدیران هزینه زا باشد، روند کنونی متوقف خواهد شد.
 اگر چه کلید حل مشکل عدم دخالت دولت در ورزش و استقلال مالی باشگاه هاست که بعید به نظر می رسد در کوتاه مدت این امر میسر شود.
زیرا اولا هنوز درک جامعی نسبت به واگذاری باشگاه ها وجود ندارد و صرفا همه ایده ها به تکرار روش های گذشته و طی کردن مسیر معیوب خصوصی سازی منجر می شود.
ثانیا ساختار معیوب اقتصادی فوتبال ایران و عدم تحقق درآمدهای اولیه مثل حق پخش و حق تبلیغات، موجب دست اندازی در فرآیند صحیح واگذاری باشگاه ها است.