اثرات وضعی گرانی دلار بر اقشارجامعه

تا پیش از این در چند مطلب درمورد اثرات مخرب افزایش نرخ دلار در بازار و تحت تأثیر قرار گرفتن زندگی مردم به لحاظ معیشتی نوشتیم و بیان داشتیم که این گرانی دلار هرچند که دخلی به مردم عادی ندارد اما بیشترین آسیب آن شامل اقشار ضعیف می شود. چرا که ظرفیت فشارهای اقتصادی برای اکثریت جامعه زمان زیادی است که از حد معمول گذر کرده و به مرحله اضطرار رسیده است و جایی برای تحمل این وضعیت وجود ندارد. ضمن اینکه اگر می بینیم بسیاری از مردم واکنشی نسبت به این مسئله نشان نمی دهند به این سبب است که بسیاری از آنها توانایی خود را در تأمین و مدیریت اقتصادی زندگی را از دست داده اند و دیگر برایشان فرقی نمی کند که در سقوط اقتصادی با چه سرعتی پیش بروند

اثرات وضعی گرانی دلار بر اقشارجامعه

 

 

تا پیش از این در چند مطلب درمورد اثرات مخرب افزایش نرخ دلار در بازار و تحت تأثیر قرار گرفتن زندگی مردم به لحاظ معیشتی نوشتیم و بیان داشتیم که این گرانی دلار هرچند که دخلی به مردم عادی ندارد اما بیشترین آسیب آن شامل اقشار ضعیف
می شود. چرا که ظرفیت فشارهای اقتصادی برای اکثریت جامعه زمان زیادی است که از حد معمول گذر کرده و به مرحله اضطرار رسیده است و جایی برای تحمل این وضعیت وجود ندارد. ضمن اینکه اگر می بینیم بسیاری از مردم واکنشی نسبت به این مسئله نشان نمی دهند به این سبب است که بسیاری از آنها توانایی خود را در تأمین و مدیریت اقتصادی زندگی را از دست داده اند و دیگر برایشان فرقی نمی کند که در سقوط اقتصادی با چه سرعتی پیش بروند!.
اما مسئله دیگری که این گرانی های اخیر ایجاد کرده است اثرات مخرب وضعی بر سایر عرصه های زندگی مردم می باشد. اثراتی اجتماعی و فرهنگی که شاید هیچگاه مورد توجه مسئولان اقتصادی قرار نگیرد و حتی افزایش قیمت دلار را عامل رونق گیری برخی بخش های اقتصادی جهت صادرات بدانند و آن دلیلی برای رونق کسب و کارها قلمداد کنند.
درحالی که گرانی دلار و به تبع آن رشد تصاعدی قیمت ها و خدمات باعث تضعیف شدید و حتی از بین رفتن طبقه متوسط درجامعه ایران گردیده است. منظور این نیست که طی هفته های اخیر این تخریب ها رخ داده است، بلکه صحبت از آن در مقطع فعلی به منزله اوج گیری فشارها و رسیدن به مرحله انفجار اقتصادی و فروپاشی اقتصاد خانواده ها است.
طبقه متوسط در هر کشوری به عنوان ستون فقرات جامعه قلمداد
می شود. اگر در سیر مدیریت کشوری این طبقه را تقویت کنیم زمینه توسعه و رشد کشور در عرصه های مختلف را شاهد خواهیم بود. ضمن این که تضعیف این طبقه به طور مستقیم یا غیرمستقیم زمینه های صدمات اجتماعی را سبب خواهد شد و سرپا کردن آن نیز بسیار پرهزینه و زمان بر خواهد بود.
چرا که حلقه وصل اقتصاد و اجتماع همواره مورد تاکید جامعه شناسان بوده و هشدارهای فراوانی در مورد توازن میان این دو داده شده است که اگر از بین برود جامعه درگیر مسائل حاشیه ای خواهد شد و دیگر توانی برای حرکت بر مسیر راهبردهای عالی کشور را نخواهد داشت.
وقتی گرانی هایی همچون وضعیت فعلی نرخ ارز از حد و مرز خود عبور کنند، دیگر اشتغال های خرد و متوسط که تأمین کننده نیازهای اکثریت جامعه هستند از بین خواهند رفت. با از بین رفتن این مشاغل شدت بیکاری و کمبود درآمد، جامعه را به انحراف خواهد کشاند و انواع آفت های اجتماعی را رقم خواهد زد که مهمترین و بزرگترین آن فروپاشی بنیان خانواده است. امروز خانواده های ایرانی با چیزی ورای مشقت خود را حفظ کرده اند.
واقعیت های جامعه راباید قبول کنیم که حقوق کارمندی و کارگری قادر به پر کردن یخچال از گوشت و مرغ نیست و حتی اکثراً آنقدر سفره خود را کوچک کرده اند که مشخص نیست ماهی یکبار هم گوشت
می خورند یا نه!.
همه حرف این است که با ادامه این روند قرار است جامعه را تا کجا به  این شکل اداره کنیم. مردم در شرایط بسیار سختی قرار دارند چرا مسئولان باور نمی کنند که مردم قادر به تحمل این همه فشار اقتصادی نیستند. همه حرف مردم این است که چرا مسئولان فکری اساسی نمی کنند  و ترتیب اثری برای این تغییر نمی دهند. اگر توان چنین تغییری وجود ندارد با مردم صادق باشیم، اما اگر امکان اصلاح وجود دارد(که دارد)، چرا شاهد این رویه کنونی هستیم و چه زمانی قرار است باری از دوش جامعه برداشته شود.