همدردی با مردم چاره مشکلات نیست

کشورمان در چند دهه اخیر درگیر تحریم های اقتصادی بوده و این مسئله جدیدی برای سیاست گذاران و مدیران اقتصادی نیست، اما در هر دوره ای فراخور مشکلات کشور شاهد مدیریتی کارگشا در مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نبوده ایم.

همدردی با مردم چاره مشکلات نیست

کشورمان در چند دهه اخیر درگیر تحریم های اقتصادی بوده و این مسئله جدیدی برای سیاست گذاران و مدیران اقتصادی نیست، اما در هر دوره ای فراخور مشکلات کشور شاهد مدیریتی کارگشا در مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم نبوده ایم.
برخی معتقدند این اشکال از ناکارآمدی سیستم مدیریتی و اجرایی است، اما در جواب باید اذعان داشت که این کارگزاران هستند که سیستم را تشکیل می دهند و به کارایی آن می افزایند.
مدیران و مسئولان کشور در گردشی دائمی از نهادی به نهادی دیگر و پستی به پستی دیگر منتقل می شوند، اما کارایی لازم را در خروجی مدیریتی آنها مشاهده نمی کنیم.
مشکلات حل نشده به قدری انباشته شده اند که مردم، دولت و مسئولی را که از مشکلات بکاهد را مورد ستایش قرار می دهند، درحالی که وظیفه سیستم اجرایی تعالی و رشد عرصه های مختلف کشور و بهبود کیفیت زندگی مردم می باشد.
متأسفانه شعار مداری و عدم تخصص گرایی در شیوه مدیریت های مختلف کشور باعث تشدید مشکلات و افزایش هزینه ها گردیده است. در حالی که مدیریت و حل مشکلات وظیفه ای است که آنها از بابتش با مردم عهد بسته اند.
باید اذعان داشت که به لحاظ قوانین و دستگاه ها و نهادهای مورد نیاز جهت اداره کشور چیزی کم از دیگر کشورهای جهان نداریم اما می بینیم که خروجی قابل قبول نیست.
مجلس ما باید نقش اثرگذار خود را در کمبودها و نحوه سیاست گذاری های اقتصادی ایفا کنند، چرا که مردم صرفا برای حل مشکلاتشان به آنها رای داده اند تا در خانه ملت در مورد مشکلات موکلین خود چانه زنی و
قانون گذاری و مطالبه گری کنند. متأسفانه می بینیم که خروجی تصمیمات سیاسی بیش از راهکارهای اقتصادی است و این عاملی جدی برای
تلنبار شدن مشکلات و عمیق تر شدن چالش اقتصادی کشور است.
ما در قوه مجریه نیز با دو صد دستگاه و نهاد و مسئول رو به رو هستیم که هریک وظیفه  را در جهت حل وفصل نیازها و مشکلات مردم دارند، اما نتیجه مطلوب و رضایت لازم را از عملکرد آنها مشاهده نمی کنیم.
این گفتارها سیاه نمایی از عملکرد مدیریتی کشور نیست بلکه
گلایه ای از زبان مردمی است که معیشت و آسایش زندگیشان به تنگنا افتاده و در قبال اعتراض و مطالبه گری از نمایندگان و مدیران خود صرفا با ابراز عذرخواهی و شرمندگی آنها مواجه می شوند.
درحالی که مدیر و مسئول نباید شرمنده باشد و در چارچوب اصول مدیریتی عذرخواهی معنا ندارد‌. چرا که شما به ضمانت تخصص و توان حل مشکلات در پست و مقامی مشغول به کار می شوید و صرفا امضا کردن و حقوق مدیریتی گرفتن کاری از پیش نمی رود!
مدیر باید جسور و شجاع باشد تا بتواند جسورانه وارد عرصه هایی شود که مطابق با نیاز روز در حال تغییر است و باید شجاع باشد که اشکالات کار را به نفع مردم عیان سازد و حتی اگر از عهده کار برنیامد شجاعانه از سیستم خارج شود و در حقیقت این مرحله عذرخواهی و شرمندگی معنا پیدا می کند.
اینکه در پست و مقام خود کاری از پیش نبریم و عذرخواهی کنیم و همچنان به عمر کاری خود در آن جایگاه ادامه دهیم چه فایده ای خواهد داشت؟!
نیاز امروز کشور همدردی با مردم نیست چرا که تا درد معیشت و خجالت زدگی از خانواده را نچشیم نمی توان ابراز همدردی نمود؛ بلکه نیاز امروز کشور و مردم کار و تلاش موثر و نتیجه بخش است. باید از ابزارهای قانونی و اجرایی استفاده کرد و مشکلات کشور را مدیریت نمود وگرنه صرف گفتن از مشکلات مردم دردی از آنها دوا نمی شود و عذرخواهی از آنها مشکلی حل نخواهد شد.