افزايش مشكلات معيشتي، بازگشت كوپن را كليد زد!

اقتصاد، درهرزمينه‎اي در شيب تند ناهنجاري افتاده است و در اين شيب تند، اقشارآسيب‌پذيرجامعه را نيز با خود مي‌برد؛ آن‌دسته از كارگران و كارمندان، افرادي را كه دستمزدشان ماه‌هاست به تعويق افتاده و دستفروشان و در نهايت تعديل‌شدگان و بيكاران. اين افراد همان‌هايي هستند كه مشمول يارانه و طرح كمك معيشتي شده‌اند و تعدادشان بالغ بر ۶۰ ميليون نفر است. ۶۰ ميليون نفري كه اينك نيازمند كمك‌هاي بيشتري هستند چرا كه شيب گراني و تورم مدام تندتر مي‌شود. طبعا دولت هم درگير مشكلات اقتصادي سيستمي است كه اگر هم حل شوند و مبالغ به تاراج رفته بازگردند، چيزي دست مردم را نخواهد گرفت؛ دولت خود هم كسري بودجه دارد و هم بدهكاري.

افزايش مشكلات معيشتي، بازگشت كوپن را كليد زد!

اقتصاد، درهرزمينه‎اي در شيب تند ناهنجاري افتاده است و در اين شيب تند، اقشارآسيب‌پذيرجامعه را نيز با خود مي‌برد؛ آن‌دسته از كارگران و كارمندان، افرادي را كه دستمزدشان ماه‌هاست به تعويق افتاده و دستفروشان و در نهايت تعديل‌شدگان و بيكاران. اين افراد همان‌هايي هستند كه مشمول يارانه و طرح كمك معيشتي شده‌اند و تعدادشان بالغ بر 60 ميليون نفر است. 60 ميليون نفري كه اينك نيازمند كمك‌هاي بيشتري هستند چرا كه شيب گراني و تورم مدام تندتر مي‌شود. طبعا دولت هم درگير مشكلات اقتصادي سيستمي است كه اگر هم حل شوند و مبالغ به تاراج رفته بازگردند، چيزي دست مردم را نخواهد گرفت؛ دولت خود هم كسري بودجه دارد و هم بدهكاري.
پس گويا از نظر نمايندگان مجلس، فعلا چاره‌ كار بازگشت به دوران كوپن و افزودن اين نوع كمك معشيتي به ديگر كمك‌هاي از اين قبيل است. در واقع برخي مسئولان با آگاهي از روند مشكلات سيستمي اقتصادي كشور، مثل موراد ديگر روي به روش‌هاي مسكّني آورده‌اند؛ كه مدتي است حتي در كوتاه‌مدت هم ديگر جوابگو نيستند.
يك نماينده مجلس مي‌گويد:«برای اقشارآسیب‌پذیر جامعه طرح کالابرگی درباره کالاهای اساسی تنظیم شده ‌تا دولت از این دهک‌ها حمایتی داشته باشد.
در ارتباط با چگونگی تامین منابع مالی مورد نیاز این طرح، کشور ذخایری از برنج و امکانات دیگر دارد که ممکن است از آن طریق تأمین شود یا مجلس تکلیفی بر عهده دولت قرار دهد تا این مسئله را حل کند.»
آن‌هايي كه دوران دفاع مقدس و روزهاي كوپني را تجربه كرده‌اند به خاطر دارند كه يكي از مشاغل كاذب پردرآمد، دلالي كوپن و فروش آن در بازار سياه بود. اين اتفاق باز هم خواهد افتاد؛ همچنان كه در مورد انواع وام‌هاي ازدواج و خريدمسكن و ساخت مسكن و خريد لوازم منزل و وام وديعه مسكن در حال رخ دادن است؛ حتي آناني كه به اين نوع وام‌ها نياز دارند، چنان از دريافت و پرداخت اقساط آن ناتوان‌اند كه ترجيح مي‌دهند امتياز خود را بفروشند تا فعلا زخمي از بي‌شمار زخم‌هاي زندگي خود را بپوشانند. بنابراين بسيار طبيعي خواهد بود اگر همين اقشار آسيب‌پذير، براي پر كردن خلاءها و حفره‌هاي بي‌شمار زندگي خود، از خير كوپني كه ذاتا نيازمند آن هستند بگذرند و آن‌را به سوداگران و دلالان بفروشند.