شکاف عمیق تورمی بین حقوق و کرایه خانه مستأجران

طی چند ماه گذشته از سال جدید نرخ اجاره بها در کشور به ویژه در تهران به گونه ای باورنکردنی افزایش یافته است به گونه ای که بسیاری از مستأجران برای تمدید قرار داد خود دچار مشکل هستند و اکثراً مجبور به تخلیه و پیدا کردن مکانی دیگر مناسب با پول پیش و اجاره هستند.

شکاف عمیق تورمی بین حقوق و کرایه خانه مستأجران

ابراهیم علی آبادی
ebrahim_aliabadi@yahoo.com
طی چند ماه گذشته از سال جدید نرخ اجاره بها در کشور به ویژه در تهران به گونه ای باورنکردنی افزایش یافته است به گونه ای که بسیاری از مستأجران برای تمدید قرار داد خود دچار مشکل هستند و اکثراً مجبور به تخلیه و پیدا کردن مکانی دیگر مناسب با پول پیش و اجاره هستند.
این افزایش سرسام آور به گونه ای است که مستأجران به هیچ وجه نمی توانند با مبالغ قبلی خانه ای جدید پیدا کنند و حتی انتقال محل زندگی به مناطق پایین تر و کاهش متراژ نیز نتوانسته این نیاز را متعادل سازد و از این حیث فشار سنگینی بر خانواده وارد شده است.
اگر تا پیش از این صاحب خانه ها با معادله عرفی تبدیل اجاره به ودیعه راضی می شدند، اما حال دیگر اغلب مالکان تمایلی به دریافت پول پیش و رهن ندارند و اغلب فایل های ثبت شده در مشاورین املاک بر پایه کرایه خانه های ده میلیونی به بالا ثبت شده است.
این ده میلیون کرایه برای جنوبی ترین مناطق تهران و حاشیه شهر می باشد و هرچه به مرکز و مناطق بالایی شهر نزدیک شوید این رقم ها به 50 و 100 میلیون نزدیک می شود. رقم هایی که باورکردنش سخت است اما واقعی است!.
بنابر اعلام مشاورین املاک، مالکین به سبب عدم مقاومت نقدینگی در برابر تورم اقتصاد مایل و قادر به دریافت ودیعه و رهن نیستند. چرا که می بینند با پول پیشی که مستأجر می گیرند هیچگونه عایدی مضاعفی برای آنها حاصل نخواهد شد. این پول را نه می توانند در بانک نگهدارند چون ارزش آن در کمتر از یک ماه کاسته می شود و سود ناچیزی نصیبشان می شود. و نه می توانند آن را در بازار با ثباتی سرمایه گذاری کنند تا طی یک دوره یکساله از قبل آن سودی کسب کنند.
لذا گرفتن کرایه برای آنها در شرایط اقتصادی کنونی معقولانه تر است و می دانند که هرماه حداقل ده میلیون تومان گیرشان می آید. اما این روند به شدت به ضرر مستأجران است، چرا که اغلب آنها از اقشار کارمند و کارگرانی هستند که در خوش بینانه ترین حالت درآمدی ثابت دارند. ولی این حقوق ثابت بسیار ناچیز است و حقوق یک فرد در خانواده به طور کامل کفاف اجاره مسکن را نمی دهد و اگر تمام اعضای خانواده کار کنند شاید بتوانند از پس مخارج زندگی برآیند، آن هم در حدی که نیازهای اولیه را فراهم کنند.
متأسفانه بین حقوق و دریافتی جامعه با نرخ تورم و به ویژه در بازار اجاره خانه شکاف عمیقی وجود دارد که می تواند به چالش های عظیم اجتماعی منجر شود. مردم درمرحله ای قرار گرفته اند که دیگر نمی توانند کاری از پیش ببرند. مسئولان اگر به فکر حفظ و انسجام خانوارهای ایرانی هستند باید فکری به حال وضعیت درآمدی مردم بکنند. با این حقوق و دستمزدها دیگر توانی برای تأمین زندگی برای سرپرست های خانوار باقی نمانده است. اگر مردم سفره خود را کوچک کرده اند و گوشت و مرغ
نمی خورند، دیگر نمی توانند بی سقف بمانند و آوره شوند...