اضطراب خود را مديريت كنيد!

جهان امروز، جهان مشكلات فراوان، راه حل‌هاي اندك و بي‌مبالاتي برخي از مسئولان در سطح جهاني است. جهان امروز چنان پرفشار و استرس شده و چنان درگير اتفاقات غيرمترقبه است كه مردم در هر سطحي از سن و جنسيت و شغل و نژاد، درصدي از اضطراب را احساس مي‌كنند و گاه اين درصد چنان بالا مي‌رود كه فرد يا افراد نيازمند مداخلات پزشكي مي‌شوند و ناچارند داروهاي مختلف مصرف كنند. برخي از افراد مضطرب گاهي درروز تا ده قرص مصرف مي‌كنند تا اضطراب براي‌شان قابل تحمل شود. پس با اين‌كه نمي‌توانيم اضطراب‌هاي پيرامون خود را از بين ببريم و نمي‌توانيم از ميزان آن‌ها كم كنيم بايد بتوانيم به نحوي با مديريت مناسب، اضطراب‌ها را كنترل كنيم.

اضطراب خود را مديريت كنيد!



جهان امروز، جهان مشكلات فراوان، راه حل‌هاي اندك و بي‌مبالاتي برخي از مسئولان در سطح جهاني است. جهان امروز چنان پرفشار و استرس شده و چنان درگير اتفاقات غيرمترقبه است كه مردم در هر سطحي از سن و جنسيت و شغل و نژاد، درصدي از اضطراب را احساس مي‌كنند و گاه اين درصد چنان بالا مي‌رود كه فرد يا افراد نيازمند مداخلات پزشكي مي‌شوند و ناچارند داروهاي مختلف مصرف كنند. برخي از افراد مضطرب گاهي درروز تا ده قرص مصرف مي‌كنند تا اضطراب براي‌شان قابل تحمل شود. پس با اين‌كه نمي‌توانيم اضطراب‌هاي پيرامون خود را از بين ببريم و نمي‌توانيم از ميزان آن‌ها كم كنيم بايد بتوانيم به نحوي با مديريت مناسب، اضطراب‌ها را كنترل كنيم.
اضطراب یعنی زمانی که ترسیده‌اید، خیلی ناراحت یا نگرانید از آن‌چه قرار است اتفاق بیفتد یا فکر می‌کنید ممکن است اتفاق بیفتد. حدی از اضطراب، یک واکنش طبیعی برای بقاست تا در وقت خطر، بتوانیم از خود محافظت کنیم.
اضطراب فقط در فکر تجربه نمی‌شود بلکه در عواطف و حتی بدن‌مان هم تغییرهایی ایجاد می‌کند که محصول حس ترس و واکنش بدن به آن است.
همه در هر سنی حدی از اضطراب را تجربه می‌کنند معمولا در مواجهه با اتفاق‌های نگران‌کننده یا تغییرهای جدی. مثلا اولین روز مدرسه یا دعوا کردن با دوست نزدیک.. مشکل وقتی پیش می‌آید که سیستم عصبی خطری را شناسایی ولی آن‌را اشتباه تفسیر می‌کند.
نحوه واکنش بدن:
وقتی هورمون‌های استرس ترشح می‌شوند، خون بیشتری به ماهیچه‌ها می‌رسد و تنفس تندتر می‌شود و این باعث بوجود آمدن علائمی می‌شود مثل:  دل‌آشوب، تپش قلب، بی‌قراری یا بی‌خوابی، افکار نگران‌کننده که متوقف نمی‌شوند، پرهیز از چیزهای نگران‌کننده یا اضطراب‌آور، تغییر رفتاری مثلا تمایل کمتر به معاشرت، احساس بیماری یا از دست دادن اشتها.
پزشکان می‌گویند بدن و مغز از هم جدا نیستند و به هم مرتبط‌اند، آگاهی از چگونگی این ارتباط مهم است. وقتی اضطراب طول می‌کشد و نگرانی ادامه پیدا می‌کند -حتی وقتی می‌دانید نگرانی‌تان بی‌دلیل است- یا اگر اضطراب بر زندگی روزمره تاثیر گذاشته، وقت آن است که به آن رسیدگی کنید و احساس‌تان را با کسی که به او اعتماد دارید در میان بگذارید، مثلا وقتی که حس عجیب و اضطراب‌آور دلشوره مدت طولانی ادامه پیدا کرده، به‌شدت نگرانید و حس می‌کنید اختیار از دست‌تان خارج شده،علائم جسمی اضطراب را احساس می‌کنید، مثل آن‌ها که در تصویر می‌بینید، فعالیت‌های روزمره برای‌تان سخت شده است. اگر برای چیزهای کوچک خیلی نگران می‌شوید.احساس‌تان را با یک بزرگسال در میان بگذارید، اگر حرف زدن از احساسات برای‌تان سخت است ابتدا سعی کنید آن‌ها را بنویسید. از یک بزرگسال بخواهید به شما کمک کند که ترس‌تان کم شود و احساس کنید کنترل بیشتری بر اوضاع دارید.   
 به هنر، صنایع دستی و موسیقی و کارهایی که لذت می‌برید بپردازید، ورزش کنید،آهسته‌تر نفس بکشید و بازدم را طولانی کنید، مثلا سوت بزنید، زمین زیرپایتان را حس کنید، به چیزی در اطراف‌تان نگاه کنید و فقط بر آن تمرکز کنید، چشم‌تان را ببندید و یک جای امن و دوست‌داشتنی را تجسم کنید.