ایراد از مردم است یا سیستم رانتی اقتصاد؟!

بدون تعارف باید اذعان داشت که فشار شدیدی بر سر اقتصاد و وضعیت معیشت مردم آمده است. اقتصادی که در همه جای دنیا به عنوان یک علم به آن نگاه می کنند و کنش ها و واکنش های آن با فرمول و تئوری های اثبات شده قابل پیش بینی و راهکارپذیر است. اما در کشور هر شخص و گروهی با عینک خود نگاه کرده و رنگ و لعاب سیاسی به آن زدیم. هر بار با تغییر دوران مدیریت افراد،نفر بعدی به سلیقه خود شروع به جراحی اقتصادی نمود و از قضا به سبب عدم شناخت و مدیریت کارشناسی توسط صاحبان مسئولیت و یا مانع تراشی های سیاسی برای امور اقتصادی، شاهده بودیم که هیچ یک از این جراحی ها مفید نبوده و حال اقتصاد را بدتر کرده است.

ایراد از مردم است یا سیستم رانتی اقتصاد؟!

ابراهیم علی آبادی
ebrahim_aliabadi@yahoo.com
بدون تعارف باید اذعان داشت که فشار شدیدی بر سر اقتصاد و وضعیت معیشت مردم آمده است. اقتصادی که در همه جای دنیا به عنوان یک علم به آن نگاه می کنند و کنش ها و واکنش های آن با فرمول و تئوری های اثبات شده قابل پیش بینی و راهکارپذیر است. اما در کشور هر شخص و گروهی با عینک خود نگاه کرده و رنگ و لعاب سیاسی به آن زدیم. هر بار با تغییر دوران مدیریت افراد،نفر بعدی به سلیقه خود شروع به جراحی اقتصادی نمود و از قضا به سبب عدم شناخت و مدیریت کارشناسی توسط صاحبان مسئولیت و یا مانع تراشی های سیاسی برای امور اقتصادی، شاهده بودیم که هیچ یک از این جراحی ها مفید نبوده و حال اقتصاد را بدتر کرده است.
جوری اموری اقتصادی کشور را تک محوری و وارد جاده یک طرفه کرده ایم که مردم راهی جز عبور از این مسیرها ندارند. می خواهند خودرو بخرند باید ثبت نام کنند و با شانس در قرعه کشی برنده شوند،
می خواهند ارز بخرند باید صبح زود پشت درب صرافی ها باشند تا شانس بیاورند و دلار با نرخ دولتی گیرشان بیاید و هم آنجا به دلال ها با قیمتی بالاتر بفروشند، می خواهند در بورس شرکت کنند باید دنبال سیگنال و رانت اطلاعاتی باشند
(وگرنه مال باخته خواهند بود)، می خواهند لوازم منزل و جهیزیه بخرند باید کالای داخلی را با قیمتی بالاتر از نمونه باکیفیت خارجی آن بخرند، می خواهند بنزین بزنند دنبال کارت سوخت وانت و تاکسی هستند، تا آخر مطلب هم از این دست مثال ها بنویسیم باز نمونه های دیگری نیز هست!
فشار اقتصادی شدیدی بر مردم وارد می شود و وقتی بحث سود و رانت پراکنی وسط باشد، و از سوی دیگر وضعیت معیشت مردم خراب باشد، حاضرند به هرکاری تن دهند تا سودی به دست آورند. موضوع اصلی این است که مردم نگران و مضطرب از وضعیت امروز خود هستند و هیچ چشم امیدی به فردا برای بهبود وضعیتشان ندارند و بر این باورند که اگر امروز این قبیل سودهای رانتی را از دست بدهند مشخص نیست فردا تصمیم دیگری گرفته شود و به قولی مرغ از قفس بپرد.
شکی نیست که اندکی بعد و یا تغییر و تحول در میان مدیران و مسئولان این سیاست های اقتصادی به نحو دیگری تغییر خواهد کرد و بار دیگر مردم باید منتظر باشند تا مسئولان جدید با سلیقه خود به این اقتصاد بپردازند و تصمیمات جدید
 بگیرند.
 اما واقعیت این است که نگه داشتن مردم و برخورد این چنین با جامعه به هیچ وجه موجب سازندگی کشور و توسعه در ابعاد مختلف نخواهد شد. جامعه ای که به دنبال کسب سود و نگرانی از تغییرات نابهنگام می باشد دیگر توجه و ارزشی برای سیاست های کلان و چشم اندازهای مختلف نخواهد داشت و صرفاً به دنبال اندک سرمایه ای است که بتواند از کنار آن بخشی از مخارجش تأمین کند.
لذا باید خطاب به کسانی که جامعه را به رویکرد طمعکارانه ویا افول فرهنگ اجتماعی متهم می کنند، گفت که تأمین آرامش ملت برعهده مسئولان آن کشور می باشد و اگر آسیبی بر اعتماد و مشارکت عمومی وارد شود،نشانگر ضعف عملکرد مسئولان آن کشور می باشد و ایراد از مردم نیست.