برهم زدن نظم و بافت طبیعی و اجتماعی شهرها و روستاهای کشور

سال هاست روند الگوی مهاجرتی و سبک زندگی مردم کشورمان از روند طبیعی خود خارج شده است و کارشناسان در حوزه اجتماعی مدام از آفت های این الگوی غلط برای امنیت استراتژیک جمعیتی کشور و منابع حیاتی و طبیعی کشور هشدار می دهند.

برهم زدن نظم و بافت طبیعی و اجتماعی شهرها و روستاهای کشور

ابراهیم علی آبادی
ebrahim_aliabadi@yahoo.com
سال هاست روند الگوی مهاجرتی و سبک زندگی مردم کشورمان از روند طبیعی خود خارج شده است و کارشناسان در حوزه اجتماعی مدام از آفت های این الگوی غلط برای امنیت استراتژیک جمعیتی کشور و منابع حیاتی و طبیعی کشور هشدار می دهند.
نبود اشتغال و از بین رفتن بسیاری از شغل های سنتی در جوامع روستایی و سرازیر شدن جمعیت به سمت شهرها، موجب تغییر سبک زندگی در هر دو حوزه جمعیتی شهری و روستایی گردیده است. البته این ناهنجاری یکی از ابتدایی ترین آفت هایی است که کشور طی دهه های گذشته دچار آن شده،اما امروز روستائیان و مردم در شهرستان های مختلف با ناهنجاری هایی دست به گریبان هستند که توسط  بعضی ازنهادهای وابسته به ارگان های دولتی درحال انجام است.
امروز بحث درآمدزایی برای دولت اولویتی است حیاتی که بتواند شدت آسیب تحریم ها و کاهش درآمدها را به گونه ای جبران کند و حداقل امکانات را برای زندگی مردم فراهم نماید. درهمین راستا بیشترین تلاش ها برای کسب درآمد از منابع داخلی و طبیعی است که اختیارش با دولت است و فروشش توسط بخش های خصوصی صورت می گیرد و ارز آوری مناسبی دارد.
به عنوان مثال می توان به نمونه ای از این موضوع اشاره کرد.
سرعت گرفتن استخراج معادن و سپردن آنها به دست پیمانکاران مختلف در مناطق روستایی و شهرستان های کوچک، یکی از عواملی است که دربالا به عنوان تغییر الگوی زندگی و اجتماعی از آن یاد کردیم. امروز پیمانکاران با مجوزهایی که از دولت و دیگر نهادهای مربوطه اخذ کرده اند با ادوات و ابزارالات سنگین راهداری و انفجارهای سنگین، آرامش زندگی و نظم طبیعی این مناطق را برهم زده اند.
در بسیاری از روستا ها انفجارهای معدنی موجب لرزش و ریزش قنات ها و چاه های آب مردم و کشاورزان گردیده است. بسیاری از خانه های آنها دچار ترک و آسیب جدی شده است. باغ ها و مزارع کشاورزی آنها به سبب این انفجارها و گردوغبار همیشگی ناشی از سنگ های معدنی دچار آفت و بی محصولی شده اند. این ها تنها بخشی از معضلاتی است که برای مردم این بخش ها به وجود آمده و مدام از این بابت به سراغ شوراهای روستایی و شهری می روند و آنها به مقامات بالادستی اطلاع می دهند اما نتیجه ای حاصل نخواهد شد و هدف وسیله را توجیه کرده است!
نکته دیگر دادن امتیازاتی است که دولت به عنوان جبران این خسارات به مردم این مناطق می دهد که خود یکی از عوامل اصلی برهم خوردن سبک زندگی و چرخه طبیعت است. به عنوان مثال در برخی از این مناطق که بافت طبیعی براساس باغداری و کشاورزی است، دولت برای جبران نارضایتی مردم به آنها جواز ساخت و ساز در باغ ها و زمین هایی می دهد که تا پیش از این به عنوان حریم محیط زیست شناخته می شد و کسی اجازه ساخت و ساز درآنها را نداشت.
این حرکت تشدید کننده آسیب هایی است که فعالیت های استخراجی و معدنی بر سر زندگی مردم باغدار و کشاورزان آورده و عملاً نظام طبیعی برخی از روستاها و زندگی مردم در شهرستان ها برهم می خورد و ناهنجاری های دیگری را در حوزه سبک زندگی و عوامل اجتماعی به وجود می آورد.