سرانجام همه استعدادهای جوان ما به پزشکی ختم نمی‌شود!

در این‌که خود آزمون سراسری با نام «کنکور» اساسا به یک معضل مهم اجتماعی، آموزشی و اقتصادی تبدیل شده، شکی نیست؛ در این زمینه چند سال است که بحث و حدیث‌های زیادی بالا گرفته و برخی مسئولان ذیربط در پی یافتن سازوکاری برای رهایی از چنگال این معضلی هستند که آینده بسیاری از جوانان کشور و زمان‌ها و فرصت‌های مناسب مهارت‌آموزی آنان را به گروگان گرفته است. اصل مشکل این‌جاست که مهارت‌آموزی و متخصص شدن، در مرحله چندم اهمیت نسبت به داشتن مدرک قرار گرفته و شاید دقیقا به همین دلیل است که یکی از مسئولان آموزش‌وپرورش معتقد است باید ۵۰ درصد ظرفیت دانش‎آموزی ما به سوی هنرستان‎ها هدایت شوند. کشور به نیروی کارآمد و متخصص برای تولید و صنعت نیاز دارد، نه مدرک به دستان بدون مهارتی که هر سال به جرگه بیکاران می‎پیوندد.

سرانجام همه استعدادهای جوان ما به پزشکی ختم نمی‌شود!

 

در این‌که خود آزمون سراسری با نام «کنکور» اساسا به یک معضل مهم اجتماعی، آموزشی و اقتصادی تبدیل شده، شکی نیست؛ در این زمینه چند سال است که بحث و حدیث‌های زیادی بالا گرفته و برخی مسئولان ذیربط در پی یافتن سازوکاری برای رهایی از چنگال این معضلی هستند که آینده بسیاری از جوانان کشور و زمان‌ها و فرصت‌های مناسب مهارت‌آموزی آنان را به گروگان گرفته است. اصل مشکل این‌جاست که مهارت‌آموزی و متخصص شدن، در مرحله چندم اهمیت نسبت به داشتن مدرک قرار گرفته و شاید دقیقا به همین دلیل است که یکی از مسئولان آموزش‌وپرورش معتقد است باید 50 درصد ظرفیت دانش‎آموزی ما به سوی هنرستان‎ها هدایت شوند. کشور به نیروی کارآمد و متخصص برای تولید و صنعت نیاز دارد، نه مدرک به دستان بدون مهارتی که هر سال به جرگه بیکاران می‎پیوندد. بر اساس آمار، کشور ما تا سال 1400، با 100 هزار پزشک بیکار مواجه خواهد بود و این تولید انبوه پزشک و گرایش عحیب داوطلبان به رشته‎های پزشکی،  موجب گردیده جامعه ما با اشباع برخی فارغ‎التحصیلان در این رشته مواجه باشد. در حالی‎که پزشکی، حرفه‎ای است که دقیقا به تخصص و مهارت و تجربه فراوان نیاز دارد و حتی آن عده از پزشکانی که اینک در بازار سرمایه هم فعال‎اند، سرمایه هنگفت خود را از طریق مهارت به دست آورده‎اند؛ مهارت در حرفه درمانگری و شهره شدن به یک پزشک متخصص و توانا. و طبعا رسیدن به این مرحله زمان و صبرو تلاش بسیاری می‎طلبد.
همین ماجرا در رابطه با رشته داروسازی هم حاکم است؛ به گفته نایب رییس انجمن داروسازان ایران، بازار کار داروسازی در کشور و در داروخانه‌ها در حال اشباع است.یکی از مهم‌ترین دلایل این مسئله به اذعان نایب رئیس انجمن داروسازان، عدم توجه بیمارستان‌ها به حضور داروسازان در بیمارستان‌هاست و استفاده از تخصص آنان در نظام سلامت و درواقع بازتعریف کارکرد این متخصصان در رابطه با توانایی‎های‎شان است.
اما شوربختانه اکثر فارغ‎التحصیلان داروسازی، در پی دریافت پروانه داروخانه هستند و ترجیح خود آن‌ها و نیز نحوه اداره سیستم سلامت، حضور آنان صرفا در داروخانه می‌باشد. در حالی‌که از این متخصصان می‌توان در عرصه های دیگری در همین رابطه استفاده کرد.
نهایت سخن آن‌که رشته‌های پرطرفدار پزشکی، هر سال فارغ‌التحصیلانی را تحویل جامعه می‌دهند که در عین هزینه‌کرد‌های مالی و زمانی بسیار برای تربیت آنان، شغل و جایگاه مناسبی برایشان پیش‌بینی نشده و اغلب این افراد، با مدرک پزشکی و هر مدرک مرتبط دیگری، بازاری برای فعالیت اقتصادی و اجتماعی پیدا نمی‌کنند.
100 هزار پزشک بیکار، افزایش بی‌رویه داروخانه‌هایی که در نهایت به دلایل اقتصادی بیشترین بخش فضای خود را به فروش لوازم آرایشی و بهداشتی تخصیص می‌دهند،  تنها یک نمونه از عوارض تک‌بعدی نگریستن به آزمون سراسری و کنکور است؛ اغلب داوطلبان تنها برای «دکتر» شدن وارد این مارتن پراضطراب می‌شوند، جوانانی که از نخستین لحظه‌های ورودشان به مدرسه، از سوی خانواده آقا یا خانم دکتر خطاب می‌شوند و لاجرم نمی‌توانند سرنوشتی جز این برای خود متصور شوند. در حالی‌که ای بسا این فرزندان استعدادهای دیگری داشته باشند که با هدایت مناسب، شکوفا شوند تا در آینده هم شغل مناسب پیدا کنند و هم به آن میزان ثروت و مکنتی که انتظار دارند برسند.