چگونه نحوه مجازات؛ به بازتولید جرم کمک می‌کند؟

یکی از مهم‌ترین کارکردهای زندان، علاوه بر جدا کردن مجرمان، از سطح جامعه و میان شهروندان برای تأمین امنیت آنان، توجه به مسئله بسیار مهم بازپروری آنان است. البته که شاید برنامه اصلی و ذاتی زندان‌ها بر همین اصل مهم مبتنی باشد؛ اما در ضمن، از آن‌جا که اغلب مجرمان برای مدتی در کنار هم زندگی می‌کنند، می توانند تأثیرات مختلفی بر یکدیگر بگذارند و یکی از بدیهی‌ترین و طبیعی‌ترین این تأثیرات، بهره‌مندی از تجربیات مجرمان حرفه‌ای است.

 


یکی از مهم‌ترین کارکردهای زندان، علاوه بر جدا کردن مجرمان، از سطح جامعه و میان شهروندان برای تأمین امنیت آنان، توجه به مسئله بسیار مهم بازپروری آنان است. البته که شاید برنامه اصلی و ذاتی زندان‌ها بر همین اصل مهم مبتنی باشد؛ اما در ضمن، از آن‌جا که اغلب مجرمان برای مدتی در کنار هم زندگی می‌کنند، می توانند تأثیرات مختلفی بر یکدیگر بگذارند و یکی از بدیهی‌ترین و طبیعی‌ترین این تأثیرات، بهره‌مندی از تجربیات مجرمان حرفه‌ای است.
 به گفته فرمانده نیروی انتظامی: وقتی مجرمی خطرناک بعد از محاکمه به مجازاتی سبک  محکوم شده و با استفاده از انواع تبصره‌ها و ماده‌ها زودتر از موعد آزاد می‌شود؛  وقیح‌تر می‌شود چون می‌داند هر فعل مجرمانه‌ای انجام دهد، تنها مدت کوتاهی نزد دوستان خلافکارش در حبس خواهد رفت و تبادل تجربه خواهند کرد و این بار، خطرناک‌تر در جامعه حاضر خواهد شد. پلیس نیز در برخورد با اینان دچار سرخوردگی خواهد شد.
حال نکته مهم این است که چرا قانون در برخورد با چنین مجرمان خطرناک و همزیستی آنان با هم، دچار چنین خلاءهایی به نام تبصره و ماده است؟ تبصره‌ها و ماده قانون‌هایی که به مجرم کمک می‌کند پس از گذراندن یک دوره آموزشی! در کنار مجرمان خطرناک دیگر، به جامعه برگشته و آن‌را با حضور خود ناامن‌تر کند؟ حتی اگر این تبصره‌ها و ماده‌ها، درست در سر جای خود قرار داشته باشند، باید مجری قانون حد و مرز استیفای آن‌ها را مشخص کند تا هر مجرمی در هر سطحی نتواند از آن‌ها سوءاستفاده کند.
در عین حال، سرخوردگی نیروی پلیس در برخورد با اشرار، با استفاده درست و به جا و صدور احکام مقتضی و متناسب با جرم هم منتفی می‌شود؛ پلیس به‌عنوان نیروی حافظ امنیت شهر و بازدارنده از وقوع جرم باید  نتیجه تلاش‌های خود را که گاهی با خطر جانی هم همراه است ببیند، تا نسبت به وظیفه‌اش، متعهدانه‌تر عمل کند و نه توام با سرخوردگی.