دریای سرخ، سرخ تر از همیشه

ادامه واکنش نیروهای انصارالله یمن به حملات گسترده اسرائیل در نوار غزه و تحمیل غیرانسانی گرسنگی و تشنگی به بیش از دو میلیون انسان، موجب بروز تنشی بین المللی در حوزه حمل و نقل دریایی گردیده است. تنگه باب المندب که بیش از ۴۰ درصد حمل و نقل تجاری و اقتصادی جهان از آن صورت می گیرد و غرب و شرق عالم را بهم متصل می کند، منطقه ای است که تحت کنترل حوثی های یمن قرار دارد.

دریای سرخ، سرخ تر از همیشه

ادامه واکنش نیروهای انصارالله یمن به حملات گسترده اسرائیل در نوار غزه و تحمیل غیرانسانی گرسنگی و تشنگی به بیش از دو میلیون انسان، موجب بروز تنشی بین المللی در حوزه حمل و نقل دریایی گردیده است. تنگه باب المندب که بیش از 40 درصد حمل و نقل تجاری و اقتصادی جهان از آن صورت می گیرد و غرب و شرق عالم را بهم متصل  می کند، منطقه ای است که تحت کنترل حوثی های یمن قرار دارد.
تاکنون چندین مورد حمله و توقف کشتی های بزرگ در این منطقه صورت گرفته است که حوثی ها مسئولیت آن را برعهده گرفته اند و چالشی بزرگ برای تجارت بین المللی ایجاد کرده است. این مسئله موجب شد تا آمریکا از تشکیل ائتلافی نظامی متشکل از 5 کشور خبر دهد تا بتوانند امنیت و سلامت کشتی های تجاری از این مسیر را تأمین کنند.
امریکا از تشکیل ائتلاف دریایی نظامی برای مقابله با حملات حوثی های یمن (انصارالله) در دریای سرخ خبر داد. این ائتلاف از 5 کشور یعنی امریکا، انگلیس، بحرین، کانادا، فرانسه، ایتالیا، هلند، نروژ، و اسپانیا تشکیل شده است. این که در این ائتلاف کشورهایی همچون عربستان و مصر و دیگر کشورهای مطرح عربی حضور ندارند خود نکته ای قابل تأمل است که می توان آن را در راستای عدم مواجهه با نیروها و توان نظامی حوثی ها دانست.
تاکنون بسیاری از شرکت های بزرگ حمل و نقل دریایی در حوزه نفت و تجارت بین الملل عبور کشتی های خود از این منطقه را متوقف کرده اند و این آسیبی جدی و هزینه ای سنگین را بر شرکت های تجاری تحمیل خواهد کرد و این قابل تحمل نخواهد بود.
تشکیل این ائتلاف نمونه مشابهی از عملکرد غرب در برخورد با دزدان سومالی است، با این تفاوت که حوثی های یمن چه از نظر سوق الجیشی و چه از نظر ادوات و تسلیحات نظامی و چه از نظر سازمان دهی بسیار
قوی تر و منسجم هستند تا جایی که هدف خود را مستقیم به حملات اسرائیل علیه مردم غزه ربط داده اند و تا پایان این حملات را منوط به توقف حملات اسرائیل کرده اند.
ازسوی دیگر باید اذعان داشت که این ائتلاف نظامی هرچقدر که پر قدرت و گسترده باشد، باز نمی تواند جلوی تحرکات و عملیات های حوثی ها را بگیرد و می توان آن را به عنوان ایجاد اهرم فشاری جهت رایزنی و دیپلماسی های مستقیم و غیرمستقیم با طرف های صاحب نفوذ همچون ایران، قطر، عربستان و مصر دانست.
متاسفانه تاکنون آمریکا نتوانسته به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی و حامی بلافصل اسرائیل جلوی گسترش تنش و ناآرامی در غزه و منطقه خاورمیانه را بگیرد. این مسئله را رسانه ها و کارشناسان آمریکایی نیز اذعان دارند که دولت بایدن تحت فشار لابی صهیونیستی قادر به کنترل بحران نیست و نمی تواند مانع از گسترش آتش ناآرامی ها به خارج از میدان جنگ اسرائیل و حماس گردد.
اما در این سوی ماجرا می بایست پیش از تحلیل توان و قدرت نمایی حوثی ها با ورود ائتلاف نظامی و یا احتمال درگیری میان طرفین، ضروری است تا ایران به عنوان اصلی ترین حامی این گروه در یمن و حماس در غزه وارد جنگ دیپلماسی و استفاده از اهرم و ابزار فشار شود.
متأسفانه ما به سبب برخی ملاحظات تحمیلی بر خودمان در حوزه اثرگذاری دیپلماسی مجبور به واسطه های سیاسی هستیم و این از صلابت و قدرت چانه زنی ما کاسته است. با این حال به نظر می رسد هرچه سریعتر باید محصول اقدامات حوثی ها را تا پیش از به زمین ریختن و بی قیمت شدن چید. مطمئناً بازار دیپلماسی هم تا زمانی داغ و سکه خواهد بود و اگر به موقع وارد آن نشویم از قیمت محصولی که در دست داریم کاسته و یا بی اثر خواهد شد.