وقتی از فرهنگ حرف می‌زنیم؛ درباره چه حرف می‌زنیم؟!

به طرزغریبی، برخی مسائل در کشورما هرگز نهادینه و عادت نمی‌شود و به‌صورت فرهنگ درنمی‌آید؛ و در مورد این برخی مسائل حتما لازم است که برای رعایت شان، رفتارها و واکنش‌های پلیسی در پیش گرفته شود. یعنی ما مردم در برخی موارد باید حتما چندین بار جریمه مالی یا جانی بپردازیم تا مجبور شویم مانند یک شهروند به وظایف روتین و ساده شهروندی خود عمل کنیم. البته برخی از ما مردم و نه همه ما! معضل نبستن کمربند ایمنی خودرو را همه به خاطر داریم که بالاخره با جریمه‌های جانی و مالی حالا بستن آن به یک امر عادی تبدیل شده است. معضل صحبت با تلفن همراه هم همین ماجرا را پشت سر گذاشت، معضل پرتاب آشغال از خودرو اما هنوز همچنان یک معضل باقی مانده است؛ به‌ویژه برای آن دسته از هموطنانی که به هیچ طریقی نمی‌توان جلوی سفر و تفریح و تفرج‌شان را گرفت و تا قله دماوند هم می‌توان آثار پرتاب کردن زباله را که ناشی از حضور فعال آنان در عرصه طبیعت است، مشاهده کرد!


به طرزغریبی، برخی مسائل در کشورما هرگز نهادینه و عادت نمی‌شود و به‌صورت فرهنگ درنمی‌آید؛ و در مورد این برخی مسائل حتما لازم است که برای رعایت شان، رفتارها و واکنش‌های پلیسی در پیش گرفته شود. یعنی ما مردم در برخی موارد باید حتما چندین بار جریمه مالی یا جانی بپردازیم تا مجبور شویم مانند یک شهروند به وظایف روتین و ساده شهروندی خود عمل کنیم. البته برخی از ما مردم و نه همه ما! معضل نبستن کمربند ایمنی خودرو را همه به خاطر داریم که بالاخره با جریمه‌های جانی و مالی حالا بستن آن به یک امر عادی تبدیل شده است. معضل صحبت با تلفن همراه هم همین ماجرا را پشت سر گذاشت، معضل پرتاب آشغال از خودرو اما هنوز همچنان یک معضل باقی مانده است؛ به‌ویژه برای آن دسته از هموطنانی که به هیچ طریقی نمی‌توان جلوی سفر و تفریح و تفرج‌شان را گرفت و تا قله دماوند هم می‌توان آثار پرتاب کردن زباله را که ناشی از حضور فعال آنان در عرصه طبیعت است، مشاهده کرد!
اما مدتی است چنین شهروندانی علاوه بر پرتاب کردن انواع زباله از داخل خودروی خود در سطح شهر و طبیعت، آغاز کرده‌اند به پرتاب ماسک و دستکش پلاستیکی خود به بیرون از خودروها. مواردی که این بار به‌طور بسیار مستقیم با سلامت مردم سر وکار دارد و نمی‌توان در مورد آن مماشات و اغماض به خرج داد. البته که تنها سرنشینان خودرو نیستند که این رفتارهای غیر بهداشتی را از خود برزو می‌دهند. شهروندان پیاده هم گاهی لوازم مصرف شده بهداشتی خود را در کوی و برزن رها می‌کنند، در حالی‌که سطل‌های زباله در جای جای شهر وجود دارد و یا حداقل دیده شده که برخی از شهروندان مقید و متعهد به فرهنگ شهروندی، این نوع زباله‌ها را در کیسه‌ای پلاستیکی بسته‌بندی کرده در کیف خود می‌گذارند تا در جای مناسب آن‌ها را امحاء کنند.
بر همین اساس، پلیس راهور تهران اعلام کرده است که:«پرتاب ماسک و‌دستکش و‌ زباله از پنجره خودرو تخلف است و جریمه آن، ۳۰ هزار تومان خواهد بود که برای راننده ماشین ثبت خواهد شد.»
اما نکته مهم این است که در همه جای شهر و در تمان طول جاده‌ها، و برای هر خودرو یک پلیس راهور وجود ندارد که حداقل با جریمه به فرهنگ‌سازی در این زمینه بپردازد و بازهم عده‌ای خواهند بود که مانند افرادی که برای عبور از مناطق طرح ترافیک پلاک خودروی خود را پنهان یا مغشوش می‌کنند، ماسک و دستکشِ دیگر غیربهداشتی شده خود را در خیابان‌های شهرو جاده‌ها رها خواهند کرد و به سفر بی‌خیالانه خود ادامه خواهند داد. در واقع هنوز برای بسیاری از ما شهروندان، آن‌هم در هزاره سوم، موضوع انداختن زباله در سطل زباله یا نگه‌داشتن آن تا رسیدن به یک سطل زباله در مسیر، تفهیم نشده است و باید حتما چندین و چند بار جریمه بپردازیم تا تفهیم شویم که جای زباله نه خیابان‌ها و کوچه‌ها، که سطل زباله است و سطل زباله دقیقا برای چنین مواردی ساخته شده و به‌عنوان یک شهروند باید بپذیریم که ماجرای سوزن و جوال‌دوز گاهی کارکردهای خوبی دارد!